قوانین موفقیت در کسب و کار ، عواملی فراتر از آن چه بود که من فکر می کردم. چند سال پیش، یک ایده بسیار قوی در ذهنم داشتم، یک محل رؤیایی برای کار و تیمی از بهترین ها. معتقد بودم که این یک ایده منحصربهفرد است. هیچکس هرگز تابهحال به این مدل کسبوکار فکر نکرده بود؛ حداقل من اینطور فکر میکردم. نیازی به گفتن نیست، من اشتباه میکردم. یک سال بعد، درحالیکه من هنوز در راه اندازی کسب و کار خود مردد بودم، کسی یک کسبوکار دقیقاً مشابه چیزی که مدنظر من بود ایجاد کرد.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
می خواهم بگویم که تنها داشتن ایده کافی نیست. همواره افراد و فرآیندهایی که شما برای تحقق بخشیدن به یک ایده نیاز دارید مهمتر هستند.
۱٫ قوانین موفقیت در کسب و کار می گوید شما باید در هنر مدیریت خبره باشید
موفقیت یک کسبوکار تنها حاصل عملکرد محصول نیست. در حقیقت، بسیاری از مواقع محصول چیزی نیست که واقعاً فروخته میشود. موفقیت سازمان کاملاً به مدیریت مربوط میشود و مدیریت خوب میتواند هر چیزی را به فروش برساند. به نظر شما مکدونالد چطور یک همبرگر را به یک کسبوکار با ارزش بیش از ۹۶ میلیارد دلار تبدیل کرد؟
یک بار مربی کسبوکارم از من خواست تا کتابخانهام را به او نشان دهم. من یک مجموعه بسیار خوب داشتم، اما حتی یک کتاب هم در مورد چگونگی اجرای یک کسبوکار در آن نبود. او گفت، «این مشکل توست». من هرگز آن جمله را فراموش نکردم.
او به من گفت، قوانین موفقیت در کسب و کار میگوید باید به جنبههای مدیریت کسبوکار خود علاقه بیشتری نشان دهی. من باید به کسبوکارم مانند یک تمرین مدیریت نگاه میکردم و برای این کار باید دانشهایی در مورد مدیریت میآموختم. باید برای مطالعه در مورد سیستمهای برندهای شناختهشدهتر و اینکه آنها چطور کسبوکار خود را ساختاربندی کردند زمان صرف کنم.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
این کار بهطور طبیعی اتفاق نمیافتد. مدیریت خوب یک تخصص است – چیزی است که باید بر خودتان اعمال کنید. یک کسبوکار بزرگ موفق از یک ایده بزرگ و یا سرمایهای بزرگ به دست نمیآید. کارآفرینی دنبالهدار با چیزی که انتظار آن را دارید همراستا است. به گفته سارا نایت، استاد دانشگاه، «کسبوکار باید یک سفر باشد، اما اگر بر مدیریت سرمایهگذاری نکنید، این سفر، تنها یک قدم زدن ساده است.»
۲٫ با داشتن یک رفتار عالی می توانید افراد عالی را جذب میکنید
در شروع کسب و کار ، جذب استعدادهای بالا دشوار است چراکه افراد همیشه نمیخواهند که بر روی معیشت خود قمار کنند. قوانین موفقیت در کسب و کار میگوید بهتر است که یک گروه کوچک از افراد بااستعداد داشته باشید تا اینکه یک گروه بزرگ از افراد بیاستعداد و بیانگیزه داشته باشید.
شما در رهبری کسبوکار خود باید سازمان را بهآرامی رشد دهید. شما به معنای واقعی کلمه باید در همهجا باشید، با هر فرد در گروه کارکنان کوچک خود از نزدیک در ارتباط باشید و زمان خود را در آموزشهای شخصی و کارگاهها صرف کنید. اگر شما بتوانید گروهی از افراد مناسب درست کنید و با آنها درست برخورد کنید، همین حالا هم اقدامات فوقالعادهای انجام دادهاید.
Strive Masiyiwa، بنیانگذار و مدیر اجرایی Econet میگوید: «کارآفرینان واقعی همیشه برای افراد خود زمان صرف میکنند؛ و از اعضای آسیبپذیر سازمانهای خود مراقبت میکنند. من ترجیح میدهم من را کارآفرین موفقی بدانند که در درجه اول هرگز حقی را از بین نبردهام تا اینکه میلیاردها دلار ساخته باشم.»
اهمیت استدلال Masiyiwa در این است که «مردم پیرامون شما صحبت میکنند» و هنگامیکه صحبتها به این نقطه برسد که شما یک رهبر عالی هستید و با کارمندان خود رفتار خوبی دارید، سرمایهگذاران بزرگ میخواهند با شما کار کنند و استعدادهای بزرگ هم خواهان کار با شما خواهند بود.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
یکی از نکات کلیدی که باید یاد بگیرید مدیریت جریان نقدیتان است – دریافتیها (فروش) و پرداختیهای (هزینهها) حسابهایتان. من همیشه در آخر هرماه ناراحت میشدم چون نمیتوانستم بفهمم کجا پول تمام شد. من حتی شک کردم که آیا کسی دزدی میکند؟
اداره سازمان مستلزم سطح بالایی از جزئیات و دقت است. اگر ما نتوانیم با پولمان به آن دستیابیم، درواقع نمیتوانیم بگوییم هر نوع دقتی را در کسبوکارمان لحاظ کردهایم. مربیام یک بار از من پرسید، «آیا میتوانی هر ریال از جریان نقدی را رد سازمان خود ردیابی کنی؟» من نمیتوانستم و این نقص من بود.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
بودجه جریان نقدی را با چند سناریوی متفاوت – بهترین حالت، بدترین حالت و فرضیههای مختلف – در کنار هم قرار دهید. البته شما نمیتوانید همهچیز را پیشبینی کنید و اتفاقات غیرمنتظره ای اتفاق میافتند، اما با آنچه میدانید سعی خود را بکنید.
اکنون یک پلتفرم حسابداری ایجاد کنید و در صورت لزوم از نرمافزار استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که میتوانید بگویید هر ریال کجا است. اگر پول نقد را مدیریت کنید، فرآیند برنامهریزی سادهتر میشود.
۴٫ فرآیند: یاد بگیرید کارهای درست را به روش درست انجام دهید
افراد، ستون فقرات هر سازمانی هستند، اما فرآیند نیز یک بنیاد به همان اندازه حیاتی است. «فرآیند» مجموعهای از اقداماتی است که شما برای دستیابی به یک نتیجه یا خروجی موردنظر انجام میدهید.
شما باید در حوزه کسبوکارتان روشهای مشخصی را برای انجام تمام جنبههای کسبوکار بهکارگیرید – فرآیندهای سرمایهگذاری، برنامهریزی استراتژیک، استخدام و آموزش کارکنان، تحقیق، توسعه محصول، آزمایش محصول، بازاریابی و فروش و غیره.
قوانین موفقیت در کسب و کار میگوید انجام آن به روشی که میدانید بهتنهایی کافی نیست. قبل از اینکه حتی یک ایده را دنبال کنید یا تلاش کنید تا کسبوکار خود را به یک حوزه دیگر گسترش دهید، باید بتوانید اقدامات مختلف تعریفشدهای داشته باشید که شما را به تصویری که در ذهن دارید هدایت کند. بگذارید کارکنان شما فرایند را یاد بگیرند و اگر این فرایندها آنطور که فکر میکردید کار نکرند، بررسی کنید که آیا همهچیز را درست انجام میدهید یا نه.
۵٫ فناوری را پیشرفتهتر کنید
در یک محیط کسبوکار سنگین با رقابت شدید، تمام تلاشهای شما باید با منابع تکنیکی و آنلاین مناسب باشد. داشتن یک نرمافزار هدایتکننده عالی، یکی از بهترین روترهای Wi Fi یا یک سیستم پرداخت خودکار کافی نیست. شما باید نوع دقیقی از فناوری که مطابق کسبوکار و خدمات شما میباشد را دریافت کنید یا نمونهای که در کار خود بینظیر باشد.\
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
نیازهای فعلی فنآوری به دو دلیل نمیتواند مورد تأکید قرار گیرد – مشتریان از آن استفاده میکنند و فناوری در حقیقت از زمان آخرین بررسی شما بسیار هوشمندتر شده است. ممکن است شما بهترین ساختار را داشته باشید، اما بدون مناسبترین فناوری و منابع اینترنتی، هنوز هم در فرایندتان لکنت دارید.
شما برای ساخت کسبوکار خود کدام یک از قوانین موفقیت در کسب و کار را رعایت میکنید؟ چه نکات دیگری را برای موفقیت یک کسبوکار سراغ دارید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.
طی سالهای گذشته با بهبود شرایط اقتصادی در کشورهای مختلف، تعداد ثروتمندان جهان افزایش یافته است. این موضوع، به رشد بازار خودروهای گرانقیمت و کلکسیونی کمک میکند تا هرروز، تنوع محصولات در کلاس ابرخودروها و سوپراسپرتها، بیشتر از قبل شود. مکلارن، از جمله خودروسازان مشهور دنیا است که به لطف مدیریت صحیح همزمان با رفع بحرانهای مالی ابتدای قرن بیستم، به شرکتی سودآور و مشهور با محصولات گرانقیمت تبدیل شد.
بسیاری از برندهای مشهور خودروسازی ایتالیایی، مثل فراری و آلفارومئو، فعالیت خود را از پیستهای مسابقه و تشکیل تیمهای فعال در دنیای موتوراسپرت شروع کردند. این شرایط، البته برای اکثر شرکتهای بریتانیایی صادق نیست و غالب آنها، ابتدا به تولید خودروهای لوکس پرداخته و بعدا وارد ورزشهای موتوری شدند. امروزه مکلارن، بهترین نمونه از یک خودروساز طراز اول انگلیسی است که مشابه برندهای ایتالیایی، فعالیت خود را با سابقهای درخشان در مسابقات سرعت آغاز کرد.
مهمترین افتخارات و ویژگیهای مکلارن
گروه مکلارن متشکل از چند شرکت است. دپارتمانهای خودروسازی (McLaren Automotive)، مسابقات (McLaren Racing) و علوم کاربردی (McLaren Applied Technologies) بخشهای اصلی مکلارن هستند؛ اما همگی زیرمجموعهی مرکز فناوری (McLaren Technology Centre) محسوب میشوند.
شرکت مکلارن برای حضور در مسابقات سرعت، سال ۱۹۶۳ حدود ۷ سال قبل از مرگ بنیانگذار آن، توسط بروس مکلارن تاسیس شد. بروس به هنگام آغاز این فعالیت، تنها ۲۶ سال داشت و تقریبا تمام دارایی خود را برای تشکیل مکلارن ریسینگ، هزینه کرد. او از همان ابتدا، موفقیت در مسابقات سرعت و ساخت خودروهای سوپراسپرت برای فروش به عموم مردم را هدف خود قرار داده بود. مجموع این موارد، بروس مکلارن را به شخصیتی برجسته در تاریخ خودروسازی و کارآفرینی جهان تبدیل کرده است.
اولین ابرخودروی مکلارن با نام F1، سال ۱۹۹۲ رونمایی شد. این مدل با پیشرانهی ۱۲ سیلندر ۶.۱ لیتری ساخت بیامو، به نهایت سرعت ۳۸۶/۴ کیلومتربرساعت رسید و رسما عنوان سریعترین خودروی جهان را کسب کرد. امروزه، محصولات جادهای متعددی در دنیا، نهایت سرعت بالاتر از مکلارن F1 فراهم میکنند؛ اما با گذشت ۲۷ سال همچنان این مدل، سریعترین خودروی دنیا با پیشرانهی تنفس طبیعی (بدون توربوشارژر) است.
مکلارن نخستین خودروساز دنیا محسوب میشود که فیبرکربن را برای ساخت تمام بدنه، استفاده کرد. خودروی فرمول یک مکلارن MP4/1 در سال ۱۹۸۱ با شاسی یکپارچه (مونوکوک) و بدنهی فیبرکربن ساخته شد. این محصول، حتی در تصادف با سرعت ۲۲۰ کیلومتربرساعت، ایمنی بسیار خوبی برای راننده فراهم کرد تا ثابت شود، فیبرکربن با نسبت وزن پایین و استحکام بالا، گزینهای ایدهال برای خودروهای اسپرت است. یازده سال پس از MP4/1، مکلارن F1 نیز عنوان اولین خودروی جادهای با بدنهی فیبرکربن را کسب کرد.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
استفاده از طلا با هدف بهبود انتقال حرارت، دیگر ابتکار تاریخی مکلارن در صنعت خودروسازی بود. به درخواست گوردون موری (طراح ارشد مکلارن F1) ورقههای طلا روی پوشش داخلی محفظهی نصب پیشرانه قرار گرفت تا ضمن افزایش انتقال حرارت به فضای خارج، تمرکز گرما در نقاط نزدیک به سرسیلندر را کنترل کند. به همین دلیل هر دستگاه مکلارن F1، دارای ۱۶ گرم طلای خالص است.
نخستین لوگوی مکلارن که نشان تیم مسابقهای آن محسوب میشد، نمایی عجیب و سوالبرانگیز داشت. به خواست بروس مکلارن، از طرح پرندهی بومی نیوزیلند موسوم به کیوی (Kiwi) در نماد تیم استفاده شد. لوگوی امروزی مکلارن، متفاوت از گذشته و فاقد پرنده است؛ اما بعضی خودروهای ویژه مثل مکلارن P1 برای تاکید بر اصالت سازنده، طرحی شبیه به پرندهی کیوی روی قسمتهایی از پیشرانه دارند. جالب است بدانید؛ نام میوهی کیوی که ابتدا از چین به نیوزیلند صادر شد، به دلیل شباهت ظاهری از همین پرنده گرفته شده است.
از سال ۱۹۸۱، مکلارن قرارداد حمایت مالی و تبلیغاتی با شرکت سیگار مارلبرو داشت. به همین دلیل، تا سال ۱۹۹۷ و تصویب قانون ممنوعیت تبلیغ تولیدکنندگان سیگار توسط تیمهای ورزشی، قسمتی از نشان تجاری مارلبرو در لوگوئی مکلارن وجود داشت. علامت قرمز رنگ باقیمانده بر نماد امروزی مکلارن، نشانههایی از آن دوران را یادآوری میکند.
سابقهی پرافتخار مکلارن در فرمول یک و لمان ۲۴ ساعته، بر علاقهمندان موتوراسپرت پوشیده نیست. این برند البته، تنها شرکت خودروسازی دنیا محسوب میشود که همزمان در مسابقهی ایندی 500 نیز حضور دارد. سابقهی خودروهای مکلارن در مهمترین رقابت اتومبیلرانی امریکا به سال ۱۹۷۰ باز میگردد. دیگر نکتهی جالب اینکه، بسیاری از تیمهای شرکتکننده در نسکار و ایندی ۵۰۰، از قطعات فنی ساخت مکلارن در خودروهایشان استفاده میکنند. این برند انگلیسی، حالا مهمترین تامینکنندهی ECU در نسکار امریکا است.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
مکلارن از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ به ساخت انیمیشنهای کوتاه مرتبط با تیم فرمول یک خود پرداخت. شخصیتهای اصلی این مجموعه با نام توند (Tooned)، رانندگان حاضر در مسابقات و خصوصا اعضای تیم مکلارن هستند. هر قسمت با میانگین طول زمان ۳ دقیقه، پیش از آغاز مسابقه توسط کانال اسکای اسپرت انگلستان پخش میشد. پروژهی انیمیشنسازی مکلارن پس از ساخت ۳۰ قسمت از توند، فعلا متوقف شده است.
بعد از فراری و مرسدس بنز، مکلارن پرافتخارترین تیم در تاریخ فرمول یک جهان محسوب میشود. تاکنون ۱۲ قهرمانی برای راننده و ۸ قهرمانی تیمی برای مکلارن، در مسابقات سالیانهی فرمول یک ثبت شده است. آیرتون سنا، الین پست و نیکی لائودا با خودروی مکلارن، بیش از یکبار عنوان برترین رانندهی فصل را کسب کردند. لوئیس همیلتون، ستارهی فعلی فرمول یک هم اولین قهرمانی خود را در سال ۲۰۰۸ با مکلارن جشن گرفت.
ظهور مکلارن با بروس مکلارن
بروس لسلی مکلارن در سال ۱۹۳۷ متولد شد. این شخصیت مشهور دنیای موتوراسپرت، افتخارات چندانی در مسابقات جایزه بزرگ نداشت؛ اما میراثی برجای گذاشت که خیلی زود تاریخساز و سودآور شد. بروس مکلارن، به هنگام مرگ براثر سانحه رانندگی، تنها ۳۲ سال داشت.
بروس در اوکلند، پایتخت نیوزیلند چشم به جهان گشود. او در سن ۹ سالگی به دلیل بیماری دچار نقص در استخوان مفصل ران شد و پای چپش کوتاهتر از پای راست، رشد کرد. والدین بروس، صاحب یک مغازهی تعمیر و فروش لوازم یدکی خودرو بودند. پدر او، سابقهی حضور در مسابقات موتورسواری داشت و به دلیل مصدومیت، وارد رقابتهای اتومبیلرانی آماتور شد. به همین دلیل، کودکی بروس مکلارن در تعمیرگاه و میان خودروها گذشت.
بنیانگذار مکلارن در سن ۱۳ سالگی، پشت فرمان آستین ۷ مدل ۱۹۲۹ بازسازیشده توسط پدرش نشست و تواناییهای خود در مسابقات را نشان داد. بروس در اواسط دههی ۵۰ میلادی و پیش از ۲۰ سالگی، بدون حضور در دانشگاه یا هنرستان فنی، یک مکانیک عالی بود که خودروهای مختلف را تقویت و بهینهسازی میکرد. او پیش از مهاجرت به انگلستان، در مسابقات مختلف شرکت داشت و برتر از دیگر رانندگان نیوزیلندی بود. بروس هنگام اولین مقام قهرمانی در یک مسابقهی رسمی، تنها ۱۵ سال داشت.
درخشش بروس در سال ۱۹۵۸، منجر به جلب توجه جک برابهام و استخدام مکلارن جوان در تیم کوپر ریسینگ شد. او فعالیت حرفهای خود را پشت فرمان خودروهای فرمول 2 آغاز کرد و کمتر از یک سال بعد، هنگامی که ۲۲ سال داشت به تیم فرمول یک کوپر رسید. قهرمانی بروس مکلارن در جایزه بزرگ امریکا ۱۹۵۹، او را به جوانترین رانندهی تاریخ فرمول یک تا آن زمان تبدیل کرد که روی سکوی اول ایستاد. اولین همتیمی بروس در فرمول یک که نقش مهمی در موفقیت مکلارن و کشف استعدادهای او داشت، جک برابهام، قهرمان فرمول یک جهان در سال ۱۹۵۹، ۱۹۶۰ و ۱۹۶۶ بود.
ارتباط تیمی بروس مکلارن و جک برابهام در تیم کوپر ریسینگ تا سال ۱۹۶۱ ادامه داشت. از این زمان، برابهام با ۲ قهرمانی در فرمول یک اقدام به تاسیس تیم مستقل برای خود کرد و از سال ۱۹۶۲ با برابهام ریسینگ ادامه داد. جک برابهام با برابهام ریسینگ هم موفق عمل کرد و ضمن قهرمانی جهان در سال ۱۹۶۶، یک مقام سومی در سال ۱۹۶۵ و دو قهرمانی تیم (Constructors Championship) به ثبت رساند. این شرایط، مشوق خوبی برای بروس مکلارن بود تا برای تاسیس یک تیم قدرتمند در فرمول یک تلاش کند.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
شرکت “بروس مکلارن ریسینگ” در سال ۱۹۶۳ تشکیل شد و یک سال بعد، اولین خودروی مسابقهای خود را رونمایی کرد. مدل M1A از شاسی آلومینیوم با پیشرانهی V8 اولدزموبیل استفاده میکرد تا قدرت ۳۱۰ اسب بخار را برای وزن خالص ۸۳۰ کیلوگرم فراهم کند. ساخت و مونتاژ این خودروی مسابقهای، بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۵ توسط شرکت انگلیسی اِلوا (Elva) با مجموع ۲۷ دستگاه انجام شد. مدل M1A و نسخهی بعدی آن با نام M1B وارد مسابقات Can-Am شدند و با نمایشی برتر از پورشه، مجموعا ۴۳ قهرمانی به ثبت رساندند.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
اولین خودروی فرمول یک مکلارن در سال ۱۹۶۵ با کد M2B رونمایی شد. این محصول، وارد رقابتهای فرمول یک ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ شد که البته موفقیت چندانی به ارمغان نیاورد. مدلهای M2B، M4B و M5A از پیشرانهی ۳ لیتری V8 فورد یا V12 ساخت بریتیش موتور (BRM) با رنندگی بروس مکلارن استفاده میکردند.
دومین خودروی مکلارن برای مسابقات فرمول یک، M7A نام داشت. این مدل با استفاده از پیشرانهی ۳ لیتری ساخت کازورث، اولین قهرمانی جایزه بزرگ را برای تیم مکلارن ثبت کرد. برخلاف سالهای ۶۶ و ۶۷، بروس مکلارن و تیمش عملکردی درخشان در فرمول یک ۱۹۶۸ داشت و به مقام نائب قهرمانی رسید. نسخههای مختلف M7A تا سال ۱۹۷۱ در مسابقات فعال بودند و رتبههای چهارم، نهم، پنجم و ششم را در ردهبندی تیمی فرمول یک، کسب کردند.
بروس مکلارن، پیش از مرگ خود توانست رویای ساخت یک سوپراسپرت جادهای را به واقعیت تبدیل کند؛ هرچند که این محصول هرگز به تولید انبوه نرسید. سال ۱۹۶۷، مدل پروتوتایپ (پیشتولید) از M6GT مطابق سلیقهی بروس و مشابه نمونهی مسابقهای، با ساختار فرمان در وسط به تعداد ۲ دستگاه ساخته شد. هدف از تولید مدل نهایی، رسیدن به سرعت ۲۶۵ کیلومتربرساعت و زمان ۸ ثانیه برای سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت بود. شاسی و تجهیزات فنی M6GT از M6A گرفته شد که با پیشرانهی شورولت در لمان ۲۴ ساعته حضور داشت.
دههی ۱۹۷۰؛ دوران پس از بروس
اوایل تابستان ۱۹۷۰، بروس مکلارن هنگام آزمایش یک خودروی مسابقهای جدید در پیست گودوود، تصادف کرد و کشته شد. مدل M8D بهدلیل جداشدن بدنه و چرخش خودرو ناشی از نامتعادلی آیرودینامیک، به خارج پیست رفت و با جایگاه بتنی مخصوص پرچمدار برخورد کرد. با مرگ بروس مکلارن، برنامهی تولید سوپراسپرت جادهای و فعالیت تجاری برای عرضهی محصول به بازار، متوقف شد. پیش از حادثه در گودوود، تیم مکلارن امید قهرمانی فرمول یک ۱۹۷۰ بود؛ اما با مرگ بنیانگذار شرکت که البته رانندهی اصلی تیم هم محسوب میشد، کیفیت عملکرد دیگر رانندگان مکلارن هم افت کرد.
شروع فرمول یک ۱۹۷۲، درخشش مکلارن را نوید داد. دومین مسابقه با قهرمانی رانندهی نیوزیلندی مکلارن همراه شد و در پایان فصل، تیم و رانندهی اصلی آن دنی هولم به مقام ارزشمند سومی، بالاتر از فراری رسیدند. نتایج مکلارن با پیشرانهی فورد در سال ۱۹۷۳ هم، مشابه ۱۹۷۲ بود؛ اما از ۱۹۷۴ شرایط تغییر کرد.
در سال ۱۹۷۴ برای اولینبار، تیم فرمول یک مکلارن به قهرمانی فصل رسید. امرسون فیتپالدی برزیلی، اسطورهی آن زمان که سابقهی درخشانی در فرمول یک داشت، راننده اصلی مکلارن بود و دومین قهرمانی خود را جشن می گرفت. فیتپالدی و مکلارن، سال بعد به نائب قهرمانی فرمول یک جهان رسیدند تا پشت سر نیکی لائودا و فراری قرار گیرند.
سال ۱۹۷۶، جیمز هانت به مکلارن پیوست و طی هیجانانگیزترین فصل تاریخ فرمول یک جهان، با یک امتیاز اختلاف نسبت به نیکی لائودا، قهرمان شد. البته در ردهبندی تیمی، باز هم فراری بالاتر مکلارن قرار گرفت. فیلم سینمایی راش (Rush) محصول ۲۰۱۳، روایتی دیدنی از حوادث فرمول یک ۱۹۷۶، سوختگی شدید نیکی لائودا و بازگشت او به رقابت با جیمز هانت دارد.
دههی ۱۹۸۰؛ درخشش مکلارن با پورشه، لائودا، پروست و سنا
تمرکز مکلارن بر فرمول یک در سالهای ۱۹۸۰ نیز ادامه داشت. این دوران، بهترین نتایج تاریخ مکلارن در مسابقات جایزه بزرگ را فراهم کرد؛ هرچند که شرکت همچنان توجهی به تولید خودرو برای بازار عمومی نداشت.
دیگر نکتهی مهم در تاریخ مکلارن که اوایل دههی ۸۰ میلادی اتفاق افتاد، انتخاب رونالد دنیس به سمت مدیر عاملی بود. او در سن ۱۸ سالگی به عنوان مکانیک برای تیم فرمول یک کوپر استخدام شد. دنیس که مدرک مهندسی پیشرانه داشت، از حدود ۲۵ سالگی به تشکیل تیم مستقل برای رقابت در مسابقات فرمول 2 پرداخت. توانایی بسیار خوبی او در جذب اسپانسر، مدیریت مالی و تحلیل فنی، با سهامداری مکلارن به اوج رسید.
در پایان فصل ۱۹۸۰، تیم فرمول یک مکلارن به ردهی ناامیدکنندهی هفتم رسید. این شرایط، فرصتی مغتنم برای ران دنیس ۳۳ ساله بود تا ۲۵ درصد از سهام مکلارن را بخرد و رسما، مدیر عامل شود. اولین اقدام او برای ایجاد تحول، استخدام جان برنارد در نقش مهندس و طراح ارشد تیم فرمول یک بود. این شرایط همراه با قرارداد خرید پیشرانه از پورشه، منجر به تولید خودروهای انقلابی سری MP4 شد. همانطور که پیشتر اشاره کردیم،MP4/1 نخستین مدل تمام فیبرکربن دنیا برای رقابتهای فرمول یک بود و عنوان نائب قهرمانی جهان را در سال ۱۹۸۲ برای مکلارن به ارمغان آورد. نسخهی دوم با کد MP۴/۲، ردهی نخست فرمول یک در فصول ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ را کسب کرد.
سال ۱۹۸۴، نیکی لائودا تصمیم گرفت بعد از ۵ سال بازنشستگی، مجددا پشت فرمان خودروی فرمول یک بنشیند. اینبار، رقیب دیرینهی فراری، مکلارن موفق به عقد قرار داد با اسطوره شد تا قهرمانی فصل ۱۹۸۴، به مکلارن و لائودا برسد. در آن زمان، آلین پروست رانندهی دوم مکلارن بود و با اختلافی ناچیز به نائب قهرمانی رسید. این تیم در سال ۱۹۸۴، تعداد ۱۲ مسابقه از ۱۶ جایزه بزرگ را با سکوی اول تمام کرد تا با امتیاز ۱۴۳ و اختلاف ۸۶ امتیازی نسبت به فراری در ردهی دوم، قهرمان بلامنازع فرمول یک جهان باشد.
مکلارن از ۱۹۸۴ تا اواسط دههی ۹۰ میلادی، مدعی قهرمانی در فرمول یک جهان باقی ماند. این تیم در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶، با پیشرانهی پورشه و رانندگی پروست، سومین قهرمانی متوالی در ردهی انفرادی را کسب کرد. مکلارن در فصل ۱۹۸۵ ردهی نخست تیمی را نیز به دست آورد؛ اما در فصول ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷، نائب قهرمان بود.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
با استخدام آیرتون سنا توسط مکلارن، یکی از بهترین ترکیبهای تیمی در تاریخ فرمول یک فراهم شد. رانندگی سنا و پروست، مکلارن را برای ۴ سال پیاپی از ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۱، به قهرمان فرمول یک جهان رساند. در این دوران، سنا ۳ بار و پروست یکبار، عنوان نخست را در انتهای فصل کسب کردند. دیگر نکتهی مهم، استفاده از پیشرانههای هوندا توسط مکلارن بود که همکاری بسیار خوب مهندسان ژاپنی و انگلیسی را نشان میداد.
دههی ۱۹۹۰؛ آغاز عصر خودروسازی مکلارن
از دیدگاه تجاری، F1 نخستین محصول جادهای مکلارن برای بازار عمومی است. تولید این ابرخودرو، نهتنها رویدادی بسیار مهم و تاریخساز برای شرکت مکلارن محسوب میشود؛ بلکه نقطهی عطفی در صنعت خودروسازی جهان ارزیابی شده است. پیش از عرضهی F1، رسیدن به سرعتهای بالاتر از ۳۵۰ کیلومتربرساعت و رانندگی با یک مدل جادهای که فرمان در وسط داشته باشد، رویایی دستنیافتنی بهنظر میرسید.گوردون موری (Gordon Murray) در سال ۱۹۸۷ به دعوت رسمی ران دنیس (سهامدار اصلی و مدیرعامل) به مکلارن پیوست تا سمت مدیریت فنی شرکت را عهدهدار شود. موری بین سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۸۶، نقش اصلی را در طراحی خودرو برای تیم فرمول یک برابهام داشت. بر اساس شنیدههای غیر رسمی، گوردون موری ایدهی تولید خودروی جادهای را هنگامیکه همراهبا ران دنیس و منصور عجه (دیگر سهامدار مکلارن) در فرودگاه به انتظار پرواز نشسته بودند؛ مطرح کرد. این گفتگوی ساده برای گذران وقت، نتیجهای بسیار مهم داشت که در نهایت منجر به تولید ابرخودروی F1 شد.
طراحی خودرو با تکیه بر مدل مفهومی گوردون موری، ضمن همکاری پیتر استیونس (طراح سابق جگوار و مدیر طراحی فعلی شرکت ریویان) به سرانجام رسید. مکلارن قراردادی با بیامو بست تا پیشرانهای ۱۲ سیلندر و تنفس طبیعی، مخصوص F1 تولید کند. محصول نهایی، ۶۲۰ اسب بخار قدرت و ۶۸۰ نیوتنمتر گشتاور فراهم میکرد. این خودرو، تا ۱۰ سال بعد و زمان رونمایی فراری انزو، قدرتمندترین مدل جادهای مجهز به پیشرانهی فاقد توربوشارژ، باقی ماند. مکلارن F1، استقامت بالا و مهندسی پیشرفتهی خود را با قهرمانی در لمان ۲۴ ساعته ۱۹۹۵ ثابت کرد. این محصول در سال ۱۹۹۸ به سرعت ۳۸۶/۴ کیلومتربرساعت رسید و تا سال ۲۰۰۵، رکوددار سریعترین خودروهای جادهای جهان باقی ماند.
مرسدس بنز مکلارن SLR، دومین محصول تجاری تاریخ محسوب میشود که با همکاری پرافتخارترین تیم فرمول یک انگلیس تولید شد. سال ۲۰۰۳، زمانیکه گوردون موری هنوز در راس تیم طراحی مکلارن حضور داشت و گوردون واگنر ۳۵ ساله به سمت مدیریت طراحی بدنهی مرسدس بنز رسیده بود، SLR مدرن رونمایی شد. این محصول، الهامگرفته از ۳۰۰SLR ساخت ۱۹۵۵ بود و درهای گالوینگ (پروانهای متصل به سقف) داشت. پیشرانهی ۵/۴ لیتر سوپرشارژ مرسدس بنز، مکلارن SLR را به نهایت سرعت ۳۳۴ کیلومتربرساعت میرساند و سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۳.۳ ثانیه فراهم میکرد که آماری خیرهکننده برای یک خودروی اسپرت موتورجلو محسوب میشد.
قرن ۲۱؛ ساخت سوپراسپرت با برند چند ملیتی
با وجود استقبال جهانی از ابرخودروی F1 و سوپراسپرت مرسدس بنز SLR، مکلارن تولید مدلهای تجاری را تا سال ۲۰۱۰ متوقف کرد. ران دنیس در سمت مدیرعامل و مالک اصلی شرکت، تمایل چندانی به سرمایهگذاری در خودروسازی نداشت؛ ضمن اینکه شروع قرن ۲۱ با بحران جهانی در اقتصاد همراه بود و شرایط نامساعدی برای عرضهی مدلهای گرانقیمت محسوب میشد.
مکلارن در سال ۱۹۹۸ با رانندگی دیوید کولتارد و میکا هاکینن به قهرمانی فرمول یک جهان رسید. سال ۱۹۹۹ هم با قهرمانی هاکینن در ردهبندی انفرادی و نائب قهرمانی مکلارن در فهرست تیمی همراه بود. این شرایط رویایی، با اعلام بازنشستگی هاکینن در سال ۲۰۰۱ به کابوس تبدیل شد. مکلارن در سال ۲۰۰۲، تنها یک مسابقهی جایزه بزرگ را فتح کرد و به مقام سومی تیمی در انتهای فصل رسید. سال ۲۰۰۳ هم مشابه ۲۰۰۲ سپری شد؛ اما در سال ۲۰۰۴ مکلارن ناتوان از کسب حتی یک پیروزی در طول فصل، مسابقات فرمول یک را با رتبهی پنجم خاتمه داد. جالب است بدانید بین سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۴، فراری با رانندگی میشائیل شوماخر افسانهای توانست ۶ بار پیاپی عنوان قهرمانی تیمی فرمول یک را کسب کند.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
مکلارن با استخدام کیمی رایکونن به عنوان رانندهی اصلی، در سال ۲۰۰۵ جان تازه گرفت و پشت سر رنو که فرناندو آلونسو را در اختیار داشت، نائب قهرمان شد. مشابه این نتایج، سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ هم ادامه داشت، اما در فصل ۲۰۰۸ با نخستین قهرمانی لوئیس همیلتون در فرمول یک، شهرت جهانی مکلارن افزایش یافت. از آن زمان تا امروز، هیچیک از رانندگان مکلارن به قهرمانی فصل فرمول یک نرسیدهاند و این تیم هم، عنوانی بهتر از سومی کسب نکرده است.
به مرور زمان، ترکیب سهامداران مکلارن تغییر کرد. اوایل قرن ۲۱، ران دنیس و خودروسازی مرسدس بنز، مالکان اصلی مکلارن بودند و به همین دلیل، با تیم مشترک در فرمول یک شرکت میکردند. سال ۲۰۰۹ ران دنیس بخش بزرگی از سهام خود در تیم فرمول یک را به مارتین وایتمارش واگذار کرد. دنیس مخالف تولید خودرو توسط مکلارن بود و بنا به اظهارات خودش، به همین دلیل مکلارن را ترک کرد. او طی چند دهه مالکیت و مدیریت شرکت، ثروتی بیش از ۵۰۰ میلیون دلار اندوخت. امروزه ران دنیس ۷۲ ساله همچنان در ترکیب هیئت مدیرهی مکلارن حضور دارد. گروه تجاری ممتلكات بحرین هم، سهامدار اصلی شرکت محسوب میشود.
اولین محصول تولید انبوه مکلارن با نام کامل MP-12C در سال ۲۰۰۹ رونمایی شد و سال ۲۰۱۱ به تولید رسید. این سوپراسپرت اندازه متوسط، بعدها به اختصار 12C نام گرفت تا برخلاف F1، محصولی نسبتا ارزانقیمت باشد. پیشرانهی 12C توسط مکلارن با همکاری شرکت ریکاردو تولید شد. موتور ۳.۸ لیتری توئین توربوشارژ، ۶۰۰ اسب بخار قدرت و ۶۰۰ نیوتنمتر گشتاور تولید میکرد تا 12C را در زمان ۳ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برساند. این محصول با آستانه قیمت ۲۲۰ هزرا دلار تا سال ۲۰۱۴ تولید شد.
دومین خودروی تجاری مکلارن در عصر جدید، P1 نام داشت. این ابرخودرو با پیشرانهی پلاگین هیبرید و قیمت ۱/۱۵ میلیون دلاری، تحسین بازدیدکنندگان نمایشگاه پاریس ۲۰۱۲ را برانگیخت. مکلارن P1 از پیشرانهی ۳/۸ لیتری مشابه 12C استفاده میکرد؛ اما به لطف یک موتور برقی اضافی، قدرت ۹۰۰ اسب بخار و گشتاور ۹۸۰ نیوتنمتر داشت. تا سال ۲۰۱۵، تعداد ۳۷۵ دستگاه P1 تولید شد که امروزه ارزش کلکسیونی نزدیک به ۳ میلیون دارد.
سال ۲۰۱۴، مدل 650S جایگزین 12C شد. این محصول، البته مشخصات فنی متفاوتی نداشت؛ اما از زبان طراحی P1 پیروی میکرد. از سال ۲۰۱۷، مدل 720S با پیشرانهی ۴ لیتری توئینتوربوشارژ و قدر ت ۷۱۰ اسب بخار، در کلاس سوپراسپرتهای اندازه متوسط، عرضه شد. آستانه قیمت این خودرو در بازار جهانی، ۳۱۵ هزار دلار است.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
مکلارن خیلی زود، تنوع در محصولات را افزایش داد. سال ۲۰۱۵، سوپراسپرت 570S در نیویورک رونمایی شد تا ارزانترین مدل در سبد شرکت سازنده باشد. این خودرو، مجهز به پیشرانه ۳/۸ لیتری و تجیهزات فنی 12C عرضه میشود. نسخهی پایه از 570S، قیمتی در حدود ۱۹۰ هزار دلار دارد که در کلاس خود با توجه به عملکرد فنی قابل قبول، نسبتا ارزانقیمت است.
مکلارن GT، امروزه جدیدترین محصول شرکت محسوب میشود. از نظر قیمتی و عملکرد فنی، مدل GT بالاتر از 570S و پایینتر از 720S است. تجهیزات فنی مکلارن GT مشابه 720S خواهد بود با این تفاوت که ۱۰۰ اسب بخار قدرت کمتری تولید میکند و حدود ۰/۳ ثانیه دیرتر به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد. برای مکلارن GT از سال ۲۰۲۰ با آستانه قیمت ۲۱۰ هزار دلار فروخته خواهد شد.
بازگشت به دنیای ابرخودروها و مدلهای تولید محدود
استقبال جهانی از F1 در دههی ۹۰ میلادی و P1 در سال ۲۰۱۲، مشوق خوبی برای مکلارن بود تا عرضهی مدلهای تولید محدود با قیمت نزدیک به یک میلیون دلار را ادامه دهد. طبیعتا برای رسیدن به این هدف، کلاس خودروهای موتور وسط میانی، مورد توجه خواهند بود.
سنا در نمایشگاه ژنو ۲۰۱۸ رونمایی شد. این سوپراسپرت سبکوزن و پهنپیکر، به لطف پیشرانهی ۴ لیتری توئینتوربوشارژ با قدرت ۷۹۰ اسب بخار و گشتاور ۸۰۰ نیوتنمتر، عملکردی نزدیک به ابرخودروها دارد. مکلارن سنا میتواند در زمان ۲/۸ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت برسد و تنها ۱۷/۵ ثانیه بعد ا شروع حرکت، سرعت ۳۰۰ کیلومتربرساعت داشته باشد. تولید این خودرو با قیمت پایهی ۸۴۰ هزار دلار، محدود به ۵۰۰ دستگاه خواهد بود که البته باتوجه به اتمام پیشفروش، امروزه بیش از یک میلیون دلاری معامله میشود. نامگذاری مکلارن سنا به پاسداشت رانندهی فقید فرمول یک، آیرتون سنا انجام شده است که ۳ بار در سالهای ۱۹۸۸، ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ با مکلارن، قهرمان جهان شد. او در سن ۳۴ سالگی، هنگام رانندگی با خودروی تیم ویلیامز رنو در جایزه بزرگ سن مارینو ۱۹۹۴، با دیواره بتنی تصادف کرد و کشته شد.
تا امروز، اسپید تیل گرانترین محصول تاریخ مکلارن است. این ابرخودروی هیبریدی، سال ۲۰۱۹ برای مشتریان خاص مکلارن رونمایی شد. در همان روز نخست، تمامی ظرفیت تولید ۱۰۶ دستگاه مکلارن اسپیدتیل با آستانه قیمت ۲/۱ میلیون دلار، فروش رفت. مجموع قدرت تولیدی پیشرانههای برقی و بنزینی این ابرخودرو، ۱۰۵۰ اسب بخار برآورد میشود. نهایت قدرت مکلارن اسپیدتیل نیز، بیش از ۴۰۰ کیلومتربرساعت خواهد بود. این محصول، به جهت نصب فرمان در وسط و قابلیت حمل ۳ سرنشین، رسما جانشین مکلارن F1 محسوب میشود.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
مکلارن الوا، جدیدترین مدل تولید محدود شرکت محسوب میشود. این مدل به پاسداشت همکاری با شرکت اِلوا در تولید اولین خودرو مسابقهای مکلارن در سال 1964، نامگذاری شده است. الوا از پیشرانهی چهارلیتری هشت سیلندر و تویینتوربوشارژ مشابه مکلارن سنا استفاده میکند که ۸۰۴ اسببخار قدرت و ۸۰۰ نیوتنمتر گشتاور دارد. بهلطف جعبهدندهی هفتسرعتهی خودکار، این محصول در زمانی کمتر از سه ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت میرسد و تنها ۶/۷ ثانیه بعد از شروع حرکت، سرعت ۲۰۰ کیلومتربرساعت خواهد داشت. تولید مکلارن الوا به ۳۹۹ دستگاه با قیمتی در حدود یکمیلیون و ۳۰۰ هزار پوند (معادل ۱/۶۹۰ میلیون دلار) محدود خواهد بود.
مکلارن در آینده
سوپراسپرتساز مشهور برتانیا با سرعتی باورنکردنی رشد میکند و تنوع محصولات خود را افزایش میدهد. تنها ۱۰ سال از شروع خودروسازی با تولید انبوه توسط مکلارن میگذرد؛ اما ۶ مدل در سبد آن وجود دارند که برای برندی با محصولات گرانقیمت، تحسینبرانگیز است. این شرکت، همچنان قطعات فنی برای تیمهای مسابقهای و شرکتهای خودروسازی مختلف تولید میکند. البته مکلارن در رقابتهای فرمول یک و ایندی 500 هم حضور دارد تا راهی که توسط بنیانگذار آن، بروس مکلارن در سال ۱۹۶۳ آغاز شده بود، ادامه دهد.
مکلارن رسما اعلام کرده است بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۵، تعداد ۱۸ مدل جدید رنمایی کند. این برند، محصولات جدید خود را به ۴ گروه تقسیم کرده است که بهترتیب قیمت و توانایی فنی، سری GT، اسپرت، سوپر (Super series) و آلتیمیت نام دارند. براساس شنیدهها، مکلارن برنامهای برای تولید خودروهای تمام برقی و کراساور نخواهد داشت؛ اما عرضهی مدلهای پلاگینهیبرید سوپراسپرت و ابرخودرو را افزایش خواهد داد.
وفاداری مشتری ضامن موفقیت و داوم یک تجارت است. بهعنوان یک کارآفرین یا یک متخصص بازاریابی، یکی از مهمترین کارهایی که میتوانید بیاموزید، ساختن جامعهای برای هواداران کسبوکارتان است، کسانی که هر زمان که نیاز به محصولات یا خدماتی که شما ارائه میدهید پیدا کنند شما را انتخاب خواهند کرد.
مرحله اول وفاداری مشتری: مشتریان را تحمل کنید
روزی مدیر یک کسبوکار به من گفت: «اینجا جایی عالی برای کار کردن میشد اگر مشتریان نبودند.» به زبان دیگر مشتریان مانند آفاتی بودند که سر راه او قرارگرفته بودند، درحالیکه او کارهای مهمتری برای انجام داشت. برای او رنجآور بود که به مشتریان اهمیت دهد. من مطمئن هستم که کسانی که مشتری آن کار بودند عدم وجود احساسات را در آنجا احساس میکردند.
واقعیت این است که هیچکس به چنین کسبوکارهایی مراجعه نخواهد کرد مگر اینکه جای دیگری وجود نداشته باشد. در فضای بهشدت رقابتی این روزها، معدود شرکتهایی پیدا میشوند که رقیبی نداشته باشند. درنتیجه این سطح از خدمترسانی فقط در سازمانهای دولتی وجود دارند.
مرحله دوم وفاداری مشتری: انتظارات مشتریان را برآورده کنید
انتظارات مشتریان پایهای مهم در دنیای کسبوکار است. تقریباً تمامی مشتریان درصورتیکه انتظاراتشان برآورده نشود، از رفتارهایی پیشبینیشده نسبت به شرکتها استفاده میکنند. ناراضی میشوند، اعتراض میکنند، بهتمامی دوستانشان این موضوع را اطلاع میدهند و دیگر به آنجا مراجعه نخواهند کرد. اگر انتظاراتشان برآورده شود همهچیز خوب پیش میرود. آنها از خوشحالی پرواز نمیکنند ولی راضی هستند.
برای شرکتها، مرحله دوم مدت زیادی طول میکشد تا مطمئن شوند که همه مشتریان از خدماتی که ارائه میشود رضایت دارند. ازآنجاییکه هدف اصلی، کاهش تأثیرات منفی مشتریان ناراضی است، معمولاً مجموعهای از قوانین و سیاستها ایجاد میشود تا به روشهای مختلف همه مشتریان راضی شوند. مشکل اصلی اینجا است که مشتری راضی همیشه مشتری وفاداری نیست. آنها مشتری رقبا نیز هستند. بهعبارتدیگر راضی بودن مانند بیاحساس بودن است. در نتیجه شرکتها در مرحله دوم همواره باید مشغول انجام بازیهای بازاریابی برای جلب مشتریان باشند.
مرحله سوم وفاداری مشتری: اضافه بر انتظارات مشتریان کار انجام دهید
یکی از کارآفرینان موفق، صاحب یک چوبتراشی کوچک در فیلیپین است و باوجود رقبای زیاد کارش را بهخوبی انجام میدهد. او درباره علت موفقیتش میگوید: «مشتریان مرا بیشتر از سایر رقبا دوست دارند زیرا من کاری را انجام میدهم که مشتریان میخواهند؛ من چوبهای آنها را رایگان حمل میکنم. هیچکس دیگری این کار را برایشان انجام نمیدهد.»
این چیزی است که مشتریان وفادار میسازد: ارائه خدمات، بیشتر از آن چیزی که انتظار دارند. من این را خدمات «خدمات دیوانه کننده» مینامم زیرا انتظارات برنامهریزیشده مشتریان را نقض میکند. زمانی که مشتریان خدماتی فراتر از تصوراتشان دریافت میکنند این موضوع را با تمامی دوستانشان در میان میگذارند و آنها را درگیر میکنند، دوباره رجوع میکنند، تبدیل به مدافعان شرکت میشوند و اگر رقیبی برای شرکت ببینند احساس گناه میکنند.
کارآفرینان موفق بهخوبی موضوع را درک میکنند. آنها قیمتهایی عالی، خدمات اضافی رایگان، تعاملات شخصی، سرعت پخش فوقالعاده، حمایتهای عالی از مشتریان، ضمانت بازگشت پول و … پیشنهاد میدهند. فراتر رفتن از انتظارات مشتریان یک قدم حیاتی برای ساخت جامعه هواداران است.
مرحله چهارم وفاداری مشتری: مشتریان را در کسبوکار شریک کنید
راه نهایی برای ایجاد یک قبیله از دنبال کنندگان وفادار، شریک کردن مشتریان در هر زمان ممکن در توسعه واقعی کسبوکار است. زمانی که با آنها در مسیری که هم نیازهای شما و هم نیازهای آنها را برآورده میکند همکاری میکنید، در یک رابطه بلندمدت، به آنها وصل میشوید. به عبارتی کوتاهتر، آنها باید حس کنند که کارخانه شما کارخانه آنها نیز هست.
در فضای سرد کارخانه خود، گروهی به نام «مشتری بهعنوان شریک» ایجاد کنید، مشتریان را در پنلهایی منظم برای تست کردن محصولات به کارخانه بیاورید و از نظرات آنها در ساخت خط تولید کمک بگیرید تا آنها بتوانند تأثیراتی مستقیم روی جنبههای گوناگون کسبوکارتان بگذارند. در عوض به آنها پیشنهاد کارت ویژه با تخفیف ۵۰% روی تمام محصولات بدهید. این مشتریان به بزرگترین مدافعان شما و پایهای برای پایگاه هوادارانتان تبدیل خواهند شد.
مرحله پنجم وفاداری مشتری: خدماتی دیوانه کننده برای مشتریان ایجاد کنید
زمانی که شما تنها مرجع پاسخگویی به یک نیاز هستید، ایجاد خدمات فوقالعاده برای مشتریان کار راحتی است. وقتی ماندن در این سطح از خدمات سخت میشود که شما دیگر در این زمینه تنها نباشید. کارآفرینان موفق فقط در ابتدای کار خود این نوع خدمات را انجام نمیدهند بلکه سیستمی تهیه میکنند تا این خدمات را در هنگام رشد کسبوکارشان حفظ کنند. به همین دلیل هر مشتری بدون اینکه فکر کند چه کسی به او خدمات ارائه داده است از تجربهای یکسان برخوردار میشود. اینها کارهایی است که کارآفرینان برای دستیابی به این موضوع انجام میدهند:
- آنها افراد محجوبی را استخدام میکنند که به مأموریت شرکت باور دارند
- آنها فرهنگ سازمانی قوی ایجاد میکنند که به مشتری به چشم شریک نگاه شود
- آنها بهعنوان کارکنان نمونه هدایت میشوند و به مشتریان خدمات ارائه میدهند
- آنها سیاستهایی که ممکن است با خدمات عالی تداخل داشته باشند را کنار میگذارند
- آنها به اعضاء اختیار میدهند تا بتوانند مشکلات مشتریان را حل کنند
- آنها بحثهایی ثابت درباره مشکلات مشتریان دارند
ابتدا از مشتریانتان بپرسیدید که خدمات عالی ازنظر آنها چگونه خدماتی است. از این طریق میتوانید بهطور قابلملاحظهای خدماتی بیش از انتظارات مشتریان ارائه دهید. سپس پوشهای برای این خدمات ایجاد کنید که به طرح کلی نظرات مشتریان را نشان دهد و شما را متعهد به انجام آنها برای هر مشتری کند؛ هر مشتری که شما را حمایت میکند. در آخر از این پوشه برای اداره فرآیندهای نیروی انسانی در کارخانه استفاده کنید، یعنی:
- اعضایی را استخدام کنید که بهطور طبیعی مانند آن پوشه رفتار میکنند
- به همه اعضاء آموزش دهید که آن پوشه را پیادهسازی کنند
- اعضاء را بهطور مرتب ارزیابی کنید تا بفهمید چه اندازه آن پوشه را اجرا میکنند
- بر اساس ارزیابی به آنها پاداش دهید
در نتیجه شاهد سیستمی هستید که مدام درگیر چالش بهترشدن خدمات و فراتر رفتن از انتظارات مشتریان است. خروجی چنین سیستمی داشتن مشتری وفادار است.
جان دیر (John Deere) برند شرکت Deere & Company، شرکتی آمریکایی فعال در صنعت ماشینآلات و تجهیزات سنگین است که سابقهی آن به دهههای ابتدایی قرن ۱۹ باز میگردد. جان دیر امروز با انواع محصولات در حوزههای کشاورزی، ساختمان، جنگلداری، موتورهای دیزل و تجهیزات انتقال نیروی ماشینآلات سنگین شناخته میشود. جان دیر بهخاطر محصولات پیشرفته و نوآورانهای که در طول نزدیک به دو قرن فعالیت به بازار هدف عرضه کرد، همیشه در میان برترین شرکتهای آمریکایی و بینالمللی قرار دارد.اولین رخداد مهم تاریخی جان دیر در سال ۱۸۳۷ رخ داد که بنیانگذار شرکت، جان دیر، سعی در تولید ابزاری برای آسانتر کردن کار کشاورزان داشت. او که یک آهنگر بود، بنیاد کسبوکاری را شکل داد که امروز هم پس از گذشت بیش از ۱۸۰ سال، هنوز با هدف بهبود و آسانسازی کسبوکار صنعتگران و کشاورزان فعالیت میکند. اگرچه جان دیر امروز بیشتر با انواع تراکتور و ماشینهای مشابه شناخته میشود، تولید چنین ماشینآلاتی را از ابتدای قرن بیستم و با خرید شرکت موتورهای گازی واترلو شروع کرد.جان دیر در سال ۲۰۱۹ در فهرست فورچن ۵۰۰ آمریکا رتبهی ۸۷ و فهرست جهانی مذکور، رتبهی ۳۲۹ را تصاحب کرد. آنها اکنون علاوه بر تولید ماشینآلات و تجهیزت، خدمات مالی را نیز به مجموعهی خود افزودهاند. سهام جان دیر در بازار بورس و واوراق بهادار نیویورک عرضه میشود و آخرین گزارش آماری، درآمد شرکت باسابقهی آمریکایی را ۳۶/۳۵۷ میلیارد دلار بیان میکند. ساختمان مرکزی جان دیر در مولین، ایلینوی قرار دارد و هنوز از همان المان اصلی گوزن (Deere) در لوگوی شرکت استفاده میشود.
تاریخچه تأسیس
جان دیر آهنگری اهل گرند دیتور ایلینوی بود که با اختراع یک بیل شخمزنی در سال ۱۸۳۷، پایههای کسبوکار تجهیزات کشاورزی را بنا نهاد. کشاورزان منطقهی شرقی آمریکا در آن سالها از کارایی پایین بیلهای شخمزنی ناراضی بودند. بیلها برای خاک نمکی طراحی شدند بودند و توانایی شخم زدن مناسب زمینهای چمنزار را نداشتند. جان، یک بیل از جنس استیل طراحی و تولید کرد که برای تأمین مواد اولیهی آن، از یک ارهی شکسته استفاده کرده بود. همین بیل شخمزنی، بهانهای بود که جان دیر را از یک آهنگر ساده به یک متخصص ساختوتولید تبدیل کرد. او در سالهای بعد بهمرور مقیاس تولید بیلهای شخمزنی را افزایش داد و در سال ۱۸۴۲ موفق به تولید ۱۰۰ محصول شد.
پس از گذشت ۱۰ سال از فعالیت جان دیر در تولید تجهیزات کشاورزی، زمان توسعه و گسترش کسبوکار رسیده بود. او از گرند دیتور به مولین رفت و بههمراه یک شریک جدید، مرکز تولیدی بزرگتری را در آنجا راهاندازی کرد. مولین که در نزدیکی رودخانهی میسیسیپی قرار داشت، منابع آبی تأمین نیرو و گزینههای حملونقل بهتری را در اختیار دیر میگذاشت. کارخانهی مولین، پس از یک سال، تولید خود را دوبرابر کرد.
اولین چالشهای جان دیر با شرکا بر سر کیفیت محصولات بود و در سال ۱۸۵۲ به اوج رسید. او مجبور به خرید سهم دیگران شد و بهتنهایی شرکت را اداره کرد. درواقع شرکای دیر اعتقاد داشتند مشتریان هر محصولی که با برند آنها تولید شود را خواهند خرید؛ اما جان میگفتن درصورت کاهش کیفیت تجهیزات، قطعا رقیبی جدید آنها را در بازار شکست خواهد داد.
دههی ۱۸۵۰ با بحران مالی در سطح ملی در آمریکا همراه بود. بحران مذکور، شرکت جان دیر را نیز تحت تأثیر قرار داد و جان مجبور به پیادهسازی تغییراتی ساختاری در شرکت شد. او برای فرار از ورشکستگی، ساختار مدیریت را اصلاح و کلیهی فعالیتهای اجرایی را به پسر ۲۱ سالهاش، چارلز دیر، واگذار کرد. چارلز تا ۴۹ سال بعد، مدیریت شرکت جان دیر را برعهده داشت.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
اولین ماشین شخمزنی متحرک جان دیر در سال ۱۸۶۳ ساخته شد. آنها وسیلهی نقلیهی ساخته بودند که بهکمک اسب حرکت میکرد و شخمزنی زمین را انجام میداد. ماشین Hawkeye Riding Cultivator جان دیر مجهز به یک گیرهی چوبی بود که درصورت برخورد با زمین یا اجسام سخت، میشکست و درنتیجه از شکسته شدن یا آسیب دیدن بیل اصلی جلوگیری میکرد. همین طراحی، حدود یک قرن بعد در یکی از ماشینآلات خودکار جان دیر استفاده شد.
شرکت جان دیر در دههی ۱۸۶۰ سه پتنت را بهنام خود ثبت کرد. پتنتهای مذکور، اولین ثبت رسمی نوآوریهای شرکت بودند. اولین پتنت، در سال ۱۸۶۴ و برای طراحی قالبهای ریختهگری بیلهای استیل ثبت شد. جان دیر در همان دهه و پس از گذشت ۳۱ سال مالکیت شخصی یا شراکتی، به شرکتی رسمی تبدیل شد و Deer & Company نام گرفت. چهار سهامدار بهعنوان سهامداران ابتدایی شرکت انتخاب شدند و جان و چارلز دیر، در مجموع ۶۵ درصد از سهام را تحت مالکیت داشتند.
توسعهی بازار
شرکت Deere & Mansur که ابتدا بهعنوان یک زیرمجموعه در کانزاس سیتی راهاندازی شده بود، در سال ۱۸۷۷ شعبهای در مولین راهاندازی کرد تا محصولاتی جدید را به خانوادهی جان دیر اضافه کند. ماشینآلات کاشت ذرت، اولین محصولات شرکت دیر و منصور بودند که فعالیتی کاملا مجزا و مستقل از زیرمجموعهی کانزاس سیتی داشت. شرکت مذکور در سال ۱۹۱۰ بهصورت رسمی در جان دیر ادغام شد. مرکز تولیدی که در دههی ۱۸۷۰ در مولین راهاندازی شد، هنوز هم برای تولید تجهیزات کاشت با برند جان دیر استفاده میشود.
نمایشگاه جهانی پاریس در سال ۱۸۷۵، موقعیت خوبی برای جان دیر و شرکا بود تا محصولات نوآورانهی خود را به مشتریان بینالمللی نشان دهند. آنها در نمایشگاه مذکور، بیل شهمزنی Gilpin Sulky Plow را ارائه کردند که در رقابت با ۵۰ محصول مشابه، پیروز شد و جایزهی هزار فرانکی نمایشگاه را دریافت کرد. تولید این بیل شخمزنی در سال بعد به ۵،۱۹۸ عدد و در سال ۱۸۸۳ با تولید ۷،۸۲۴ عدد به اوج رسید.
اولین کارخانهی جان دیر مجهز به نورپردازی الکتریکی در سال ۱۸۸۱ و در راک آیلند کانتی شروع به کار کرد. تجهیزات کارخانه از شرکت برق بروش شیکاگو خریداری شده بود و هزینهای بالغ بر سه هزار دلار را برای جان دیر بههمراه داشت. پنج سال بعد، بنیانگذار افسانهای جان دیر، در سن ۸۲ سالگی از دنیا رفت.
جان فرولیش، در سال ۱۸۹۲ اختراعی تاریخی در حوزهی ماشینآلات سنگین ثبت و بهنوعی تاریخ کشاورزی را وارد مرحلهای جدید کرد. او اولین تراکتور گازوئیلی جهان را با موفقیت آزمایش و شرکت Waterloo Gasoline Engine را برای تولید همین ماشینآلات راهاندازی کرد. جان دیر در سال ۱۹۱۸ شرکت او را خرید و وارد حوزهای سودآور و عظیم از تولید ماشینآلات کشاورزی شد.
محصولات نوآورانه و فعالیت بینالمللی
مدیران جان دیر در طول یک قرن فعالیت، با تمامی نیازهای روز کشاورزان آشنا شده بودند و همیشه بهدنبال تولید محصولی برای برطرف کردن نیاز بعدی آنها بودند. در سال ۱۹۴۷ یکی از محصولات انقلابی شرکت بهنام تراکتور Model M در زیرمجموعهی John Deere Dubuque تولید شد. دو سال بعد، از همین پلتفرم برای ساخت تراکتوری با چرخ ممتد (Crawler) استفاده شد که MC نام گرفت. مهندسان جان دیر سپس با ااضافه کردن یک تیغه به ساختار چرخ ممتد، بولدوزری را براساس پلتفرم M تولید کردند. محصولات مذکور، پایههای شکلگیری کسبوکار جان دیر را در صنعت جنگلداری شکل دادند.
در سال ۱۹۵۰ یک محصول نوآورانه با هدف و کارکرد برداشت پنبه در جان دیر تولید شد. محصول جان دیر، اولین ماشین در نوع خود در بازار بود که پنبه را با دقت بالایی از بوتهی اصلی جدا میکرد. چهار سال بعد، ماشین نوآورانهی بعدی اینبار مخصوص مزارع ذرت طراحی و ساخته شد. ماشین جدید جان دیر، عملیات برداشت و دانه کردن گیاه ذرت را بهصورت ترکیبی و خودکار انجام میداد. ماشین مذکور که به یک کمباین Model 45 مجهز بود، امکان برداشت ۸۰ هزار متر مربع را در یک بار عملیات فراهم میکرد.
چارلز دیر ویمن در سال ۱۹۵۵ از دنیا رفت. داماد او، ویلیام هیوت که از سال سال ۱۹۴۸ بهعنوان مدیر بخش کالیفرنیا مشغول به کار شده بود، مدیریت کل را برعهده گرفت. هیوت برنامههای بلندمدتی برای توسعهی بینالمللی داشت و با خرید سهام یک شرکت تولید تراکتور در منهایم آلمان و زمین ساخت کارخانه در مکزیک، فعالیتهای جهانی را با قدرت شروع کرد.
ورود جدی جان دیر به بازارهای بینالمللی، در سال ۱۹۵۶ انجام شد. آنها ابتدا در یال ۱۹۵۶ یک مرکز تولید تراکتور کوچک در مکزیک راهاندازی کردند و سپس آلمان و اسپانیا را هدف گرفتند. جان دیر امروز در ۳۵ کشور جهان فعالیت میکند.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
محصول نوآورانه و ترکیبی بعدی جان دیر، در سال ۱۹۵۷ طراحی و ساخته شد. 14T Baler نام ماشین جدید برند آمریکایی بود که بستهبندی علوفه را بهصورت خودکار انجام میداد. این ماشین، دستههای کوچک مکعب مستطیلی علوفه را پس از بستهبندی، بهصورت خودکار به واگن جمعآوری پرتاب میکرد. با استفاده از ماشین جدید جان دیر، عملیات برداشت علوفه تنها با یک نفر نیروی انسانی قابل انجام شد.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی برند جان دیر
جان دیر در سال ۲۰۰۰ و با هدف توسعهی بازارهای محل فعالیت، شرکت Timberjack را خریداری کرد کع از پیشگامان تجهیزات جنگلداری در جهان محسوب میشد. شرکت دیگر، Waratah بود که در تولید تجهیزات برداشت و قطع درختان تخصص داشت و از رهبران بازار محسوب میشد. جان دیر با خرید این دو شرکت جدید، به فرمانروای محصولان جنگلداری در جهان تبدیل شد. در همان سال، کارخانهی جدید تولید تراکتور جان دیر در پونا هند فعالیت خود را شروع کرد.
توسعهی مراکز فعالیت بینالمللی، یکی از حوزههای اصلی تمرکز جان دیر در قرن ۲۱ بود. آنها در سال ۲۰۰۶ شرکتی را در تیانجین چین راهاندازی کردند که تولید تجهیزات حملونقل را انجام میداد. حرکت بعدی، خرید شرکت Ningbo در چین بود که موجب گسترش فعالیتهای جان دیر در شرق آسیا شد.
جان دیر در سال ۲۰۰۹ محصولی نوآورانه را با کارایی برداشت پنبه به بازار معرفی کرد. ماشین جدید جان دیر، علاوه بر برداشت پنبه، محصول را بهصورت بستههای استوانهای آماده میکرد. درنتیجه، فرایند برداشت و ارائهی محصول اولیه، با کمترین توقف انجام میشد که پنبهای با کیفیت بالا را تولید میکرد و نیاز به تجهیزات اضافی را هم کاهش میداد.
ماشینآلات سنگین با قدرت اسببخار بسیار بیشتر از ماشینهای معمولی، محدودیتهای متعددی در استانداردهای آلایندگی دارند. جان دیر در سال ۲۰۱۰ موفق شد استاندارد سختگیرانهی Interim Tier 4 را برای محصولات خود دریافت کند و به اولین شرکتی تبدیل شد که ماشینهایی با استاندارد مذکور و قدرت ۱۷۵ اسببخار تولید میکرد. در همان سال، اولین ماشین برداشت نیشگر جان دیر با دو محور برداشت، در نمایشگاه شرکت در آمریکای لاتین رونمایی شد.
در سال ۲۰۱۳، مؤسسهی اسمیتسونین، بیل شخمزنی تاریخی جان دیر را در فهرست «۱۰۱ کالایی که آمریکا را ساختند» قرار داد. این ابزار، از میان ۱۳۷ میلیون المانی انتخاب شد که در ۱۹ موزه و مرکز تحقیقاتی اسمیتسونین نگهداری میشوند. هدف از آمادهسازی فهرست ازسوی مؤسسهی مذکور، شناسایی المانهایی بود که نقشی تأثیرگذار در تاریخ آمریکا داشتند.
جان دیر در سال ۲۰۱۴، عملکرد خود را در حوزهی فناوری و خصوصا کلانداده توسعه داد و مجموعهی مستقل آنها موسوم به Intelligent Solutions Group، راهکارهای متعدد توسعهای با محوریت داده را به مشتریان ارائه کرد. محصولات نرمافزاری جان دیر، جمعآوری، جابهجایی، نگهداری و تحلیل داده را برای مشتریان صنعتی انجام میدهند. از جدیدترین خریدهای جان دیر میتوان به شرکت Wirtgen اشاره کرد که در حوزهی ماشینآلات راهسازی از پیشگامان جهانی صنعت بود.
سیاست جان دیر مبنی بر ایجاد محدودیت تعمیر نرمافزار تراکتورها، همیشه مورد انتقاد کارشناسان و کاربران صنعتی بوده است. آنها تعمیر و شخصیسازی نرمافزارها را به تعمیرکارهای انحصاری خود محدود کردهاند که بهنوعی یک مونوپولی را در صنعت ایجاد میکند. برخی کشاورزان، برای دور زدن محدودیتهای نرمافزاری جان دیر، از نسخههای اوکراینی نرمافزارها استفاده میکنند.
سهام شرکت جان دیر اکنون با نماد DE در بازار بورس و اوراق بهادار نیویورک معامله میشود. جان می، بهعنوان مدیرعامل و مدیر کل برند باسابقهی آمریکایی فعالیت میکند و هدایت حدود ۷۴ هزار کارمند را در سرتاسر جهان بر عهده دارد. پیش از او، رابرت لین و ساموئل آلن، بهترتیب مدیریت کل جان دیر را برعهده داشتند. آخرین آمار مالی، درآمد جان دیر را در سال ۲۰۱۸، برابر با ۳۷/۵ میلیارد دلار گزارش میکند که ۴/۰۵ میلیارد دلار سود برای شرکت بههمراه داشته است.
تاریخچه نشان تجاری جان دیر
همانطور که در بخش قبلی گفته شد، جان دیر اولین نشان تجاری خود را با طراحی گوزن جهنده در سال ۱۸۷۶ ثبت کرد. البته اسناد نشان میدهند که نشان مذکور، از سه سال قبل توسط شرکت استفاده میشده است. بههرحال تا آن زمان جان دیر به برندی مشهور تبدیل شده بود و سالانه حدود ۶۰ هزار ابزار شخمزنی تولید میکرد. ابزارهای جان دیر، بیش از نام خود شرکت، بهخاطر محل تولید بهنام Moline Plow شناخته میشدند. درنتیجه نیاز به یک نشان تجاری منحصربهفرد کاملا حس میشد که در برابر کپی کردن محصولات نیز کارایی داشت.
اولین گوزنی که در نشان تجاری جان دیر استفاده شد، نشان خاصی نداشت و شاید حتی زاییده ذهن خلاق طراح بود. بههرحال در نمونههای بعدی، از طراحی گوزن دمسفید بومی آمریکای شمالی استفاده شد. نسخهی دوم نشان تجاری در سال ۱۹۱۰ استفاده و در سال ۱۹۱۲ ثبت شدو در لوگوی دوم نیز گوزنی درحال پریدن از روی مرتع دیده میشود که اینبار با جزئیات بیشتر طراحی شد. در لوگوی دوم، برای اولینبار از عبارتی طولانی بهعنوان شعار جان دیر استفاده شد.
تیم طراحی استاندارد جان دیر در سال ۱۹۳۶ به این نتیجه رسید که طراحی لوگو برای ساخت شابلون و درج آسانتر روی محصولات شرکت، باید بهینه شود. درنتیجه طراحی گوزن سادهتر و تمامی طراحیهای جزئی قبلی حذف شدند. بهعلاوه از یک کادربندی درشت هم در اطراف لوگو استفاده شد که کمی هویت بصری برند جان دیر را بزرگتر نشان میداد. یک سال بعد، باز هم طراحی تغییر کرد و اینبار نوبت به حذف شعار پایین لوگو و کادربندی آن بود.
جان دیر در سال ۱۹۵۶ مجددا طراحی لوگو را تغییر داد و آن را در سال ۱۹۶۲ ثبت کرد. مجددا سادهسازی طراحی بهعنوان دلیل اصلی بازطراحی دیده شد که حذف شعار پایینی را بههمراه داشت. تا آن زمان، جان دیر بهخوبی وارد صنعت ساختوساز و جنگلداری شده بود و محصولات زرد و سیاه برند آمریکایی، شهرت خوبی را برای خود دست و پا کرده بودند. طراحی بعدی در سال ۱۹۶۸ انجام شد که باز هم سادهسازی هرچه بیشتر لوگوی جان دیر را بههمراه داشت. جزئیات طراحی گوزن به سادهترین حالت تبدیل و فونت اختصاصی شرکت بر پایهی Helvetica برای نوشتار نام برند استفاده شد.
پی پالنامی شناختهشده و شاید شناختهشدهترین نام درزمینهی پرداخت آنلاین در جهان است. این شرکت با بیش از ۳۰۰ میلیون کاربر فعال در بیش از ۲۰۰ کشور جهان و ۱۰ میلیارد پرداخت در سال با استفاده از ۱۰۰ ارز مختلف جهانی، به غولی در صنعت تجارت الکترونیک تبدیل شده است؛ غولی که حتی وجود رقبایی مانند ارزهای مجازی نیز بهسختی بتوانند جایگاهش را متزلزل کنند. در این مقاله، قصد داریم شما را با سفری نهچندان طولانی، اما جذاب و هیجانانگیز پی پال آشنا کنیم؛ اینکه این سفر از کجا شروع شد و اکنون در کجای مسیر قرار دارد.
شروع ماجرا
در اواخر قرن بیستم، در ایالات متحده استفاده از اینترنت و کامپیوتر رشد بسیار زیادی پیدا کرد؛ ازاینرو، بسیاری از سرمایهگذاران و کارآفرینان بهسمت استفاده از این موقعیت جذب شدند. در سال ۱۹۹۸، دو جوان جاهطلب، مکس لوچین و پیتر تیل، استارتاپی مالی بهنام کانفینیتی (Confinity) راهاندازی کردند. این استارتاپ بهنوعی واسطهی میان خریدار و فروشنده و بانک بود.
تا آن زمان، اگر کسی تمایل داشت از سایتهای خردهفروشی مانند ایبی (ebay) خرید کند، باید چک پرداخت را با پست به فروشنده ارسال میکرد؛ درنتیجه، زمان لازم برای دریافت محصول و پرداخت وجه بهشدت افزایش پیدا میکرد. کانفینیتی توانست راهحلی برای این مشکل ارائه کند و به رشد درخورتوجهی در همان سالهای ابتدایی دست یابد. مشاغل کوچک و تاجران آنلاین و مصرفکنندگان بهسرعت جذب سیستم شدند و پرداختها شروع شد. این شرکت در همان سه سال ابتدایی خود توانست سهمیلیارد دلار پرداخت از ۱۰/۲ میلیون مصرفکننده را ثبت کند.
ایلان ماسک وارد بازی میشود
در نوامبر ۱۹۹۹، ایلان ماسک بههمراه جمعی دیگر از نوابغ برنامهنویسی، سایت X.com را ایجاد کردند. عمدهی تمرکز ماسک و همکارانش روی سرعت تراکنشها و تسویهحسابها بود. همچنین، آنها سیستمی طراحی کرده بودند تا افراد تازهعضوشده در وبسایت مبلغ ۲۰ دلار و افراد معرفیکنندهی وبسایت به دیگران مبلغ ۱۰ دلار دریافت کنند.
X.com توانست در مدت بسیار کوتاهی به موفقیت چشمگیری دست پیدا کند؛ اما همچنان مشکل اصلی پابرجا بود: مردم نمیتوانستند بهراحتی به این وبسایت اعتماد کنند؛ خصوصا بعد از رسواییهایی که برای این شرکت درزمینهی نقلوانتقالات مشکوک و امنیت حسابها پیش آمد. درنهایت، ایلان ماسک تصمیم گرفت X.com با استارتاپ کانفینیتی ادغام شود و تمرکزشان را بهجای رقابت روی بهبود عملکرد بگذارند.
ظهور پی پال
در اکتبر ۲۰۰۰ و پس از مذاکرات فشرده، درنهایت دو استارتاپ با یکدیگر ادغام شدند و برای بازسازی برند، نام پی پال را برای شرکت جدید انتخاب کردند. پی پال تقریبا تمام خدماتی که هر دو استارتاپ ارائه میدادند، با کیفیتی بهمراتب بهتر به مشتریان ارائه میداد؛ ازاینرو، حتی زمانیکه مدیران پی پال حق عضویت ۵ و ۱۰ و حتی ۲۰ دلاری دریافت کردند، مشتریان با کمال میل این حق عضویت را میپرداختند. استقبال از پی پال بهحدی بود که در ماههای ابتدایی، رشد روزانهی ۱۰ درصدی را در افزایش کاربران رقم زدند و تعداد کاربران پی پال از مارس ۲۰۰۰ تا تابستان همان سال، از یکمیلیون به پنجمیلیون نفر رسید.
سال ۲۰۰۲، پی پال در بورس نزدک (Nasdaq) عرضه شد. در عرضهی اولیه این شرکت، قیمت هر سهم ۱۳ دلار تعیین شده بود؛ بااینحال در همان سال، ارزش پی پال بیش از ۵۰ درصد افزایش پیدا کرد. این رشد باعث تحیر بسیاری از تحلیلگران شد و چشم جهان را بهسمت این استارتاپ تازهکار خیره کرد.
ایبی وارد عمل میشود
رشد خیرهکنندهی پی پال بسیاری از شرکتهای بزرگ را بهسمت این شرکت گسیل کرد. دراینمیان، ایبی که سابقهی همکاری طولانیمدتتری با پی پال داشت، درنهایت، موفق شد این استارتاپ را با پرداخت مبلغ ۱/۵ میلیارد دلار بخرد. این اتفاق آنقدر سروصدا بهپا کرد که عدهای از آن به پیوند بزرگترین حراجی آنلاین و بزرگترین سرویسدهنده خدمات مالی آنلاین تعبیر کردند.
همکاری ایبی و پی پال توانست پی پال را بهسرعت به بزرگترین سیستم پرداخت آنلاین در آمریکا و جهان تبدیل کند؛ بهطوریکه بیش از ۷۰ درصد خریدهای آنلاین در ایبی بهواسطهی سیستم پی پال انجام میگرفت. در سال ۲۰۰۵، پی پال توانست سیستم پرداخت وریساین (Verisign) را برای افزایش امنیت پرداختهایش بهدست آورد. همچنین در سال ۲۰۰۷، پی پال همکاریش با مستر کارت (Mastercard) را آغاز کرد. این همکاری به کاربران اجازه میداد در وبسایتهایی پرداخت انجام دهند که مستقیما پی پال را نمیپذیرند. این دو واقعه جهشی دیگر در درآمدهای پی پال ایجاد کرد؛ بهطوریکه در پایان سال ۲۰۰۷، این شرکت ۱/۸ میلیارد دلار درآمد کسب کرد.
جدایی پی پال از ایبی
با شروع سال ۲۰۱۳، زمزمههایی مبنیبر اختلافات مدیریتی میان مدیران پی پال و ایبی شکل گرفت. همچنین، بحران مدیریتی در پی پال باعث شد کارل ایکهان، یکی از سرمایهگذاران پی پال، کمپینی برای جدایی پی پال از ایبی بهراه بیندازد. ایکهان معتقد بود ارزش پی پال بسیار بیشتر از ایبی است و ادارهی آن بهدست ایبی مانع از آن میشود که پی پال به ارزش واقعی خود در بازار سهام دست یابد.
در ژوئیهی ۲۰۱۴، ایکهان موفق و پی پال باردیگر بهعنوان سهام عمومی از ایبی مستقل شد. پی پال زمان زیادی لازم نداشت تا نشان دهد حدس ایکهان صحیح است. در مدت کوتاهی پس از جدایی از ایبی، این شرکت با رشد نزدیک به ۵۰ میلیارد دلاری ارزشی بالاتر از ایبی در بازار کسب کرد. البته طبق توافقی که دو طرف پیش از جدایی امضا کردهاند، خدمات پی پال تا سال ۲۰۲۰ همچنان بهشیوهی قبل در ایبی انجام خواهد شد؛ اما پس از اتمام این زمان، طرفین باید باردیگر بر سر چندوچون ادامهی همکاری با یکدیگر مذاکره کنند.
دوران پس از ایبی
پس از جدایی پی پال از ایبی، این شرکت بهدنبال استارتاپهای موفق درزمینهی مالی رفت. در این مدت، این شرکت توانست استارتاپهایی مانند xoom ،venmo ،Paydiant و modest را بخرد و سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای پرداخت همتابههمتا و بلاکچین را افزایش دهد تا بتواند جای پای خود را در این فناوریهای نوظهور محکم کند.
اگرچه امروزه با ظهور استارتاپهای متعدد درزمینهی فینتک و حضور ارزهای دیجیتال جایگاه پی پال بسیار متزلزل شده است و هر لحظه امکان دارد این استارتاپها بتوانند جایگزین روشهای پرداخت پی پال شوند، پشتوانهی مالی مستحکم و سابقهی طولانی درزمینهی انجام تبادلات مالی باعث میشود بهسختی بتوانیم حکمی قطعی دربارهی آینده پی پال بدهیم. آنچه فعلا وجود دارد، این است که پی پال با سرعت و شتاب به پیش میرود و رقیبان با فاصله نسبتا زیادی با آن در حال جلو آمدن هستند.
اقدامات انتقادآمیز پی پال
پی پال در این مدت اقدامات بسیار زیادی برای بستن یا مسدودکردن حسابهای کاربری خود انجام داده است که تعدادی از آنها با انتقاد مواجه شده است و حتی برخیشان تبعات غیرمنتظرهای برای این شرکت بهدنبال داشته است. بعضی از این اقدامات عبارتاند از:
- در سال ۲۰۰۳، پی پال بهصورت داوطلبانه خدمات مالی بهعنوان واسطه در فرایندهای قماربازی را متوقف کرد. در آن زمان، پی پال بزرگترین خدماتدهندهی آنلاین پرداخت برای شرکتهای قماربازی آنلاین بود. البته در سال ۲۰۱۰، این خدماتدهی از سر گرفته شد؛ اما تنها به کشورهایی محدود شد که قماربازی در آنها کاملا آزاد بود و شرکتهایی که دستور قضایی برای فعالیت داشته باشند؛
- در سال ۲۰۱۰، پی پال حساب یکی از توسعهدهندگان بازی ماینکرفت را بدون هیچ توضیحی مسدود کرد؛
- در سال ۲۰۱۰، مسترکارت، شریک تجاری پی پال، حسابهای کمک مالی به ویکیلیکس را مسدود کرد. همچنین، پس از آنکه وزارت خارجهی آمریکا فعالیت ویکیلیس را غیرقانونی اعلام کرد، پی پال تمام حسابهای کاربری این بنیاد را محدود و مسدود کرد. این اقدام آسیب زیادی به تأمین مالی ویکی لیکس زد که عمدتا ازطریق دونیت و کمکهای خیرخواهانه انجام میشد. البته هکرهای طرفدار ویکیلیکس هم بیکار ننشستند و با حملهای حسابشده، باعث متوقفشدن عملیات پی پال شدند؛
- در سال ۲۰۱۳، دانشآموز ۱۷ سالهی آلمانی متوجه خطایی (باگ) در یکی از سیستمهای پی پال شد و آن را گزارش داد؛ اما پی پال از پرداخت پاداش به وی خودداری کرد. سران پیپال ادعا کردند پیشتر متوجه این باگ شده بودند؛
- در سال ۲۰۱۳، پی پال کمکهای مالی به یکی از پادکستها و وبسایتها را به جرم اشاعهی تنفر و تبعیض نژادی و قومیتی در جامعه مسدود کرد؛
- در سال ۲۰۱۴، پی پال حساب مؤسسهی حقوق بشری در روسیه (RosUznik) را مسدود کرد.
مافیای پی پال
عموما هنگامیکه اسم مافیا بهگوش ما میخورد، بهیاد فیلمهایی مانند «پدرخوانده»، «رفقای خوب» یا «صورت زخمی» میافتیم؛ اما در دنیای تجارت نیز، مافیا وجود دارد؛ البته داستان مافیای پی پال از نوع مافیایی نیست که بهدنبال حذف رقیبان هستند. درواقع، مافیای پی پال تعدادی از نوابغ تجارت و برنامهنویسی هستند که توانستند با کمک پی پال از بحران داتکام در اوایل قرن بیستم به سلامت عبور کنند و پسازآن نبض بازار دیجیتال را دراختیار بگیرند.
وستینگهاوس (Westinghouse) یادگار یکی از کارآفرینان پیشگام صنعت برق بهنام جورج وستینگهاوس است که بقایای آن اکنون تحت عنوان شرکت Westinghouse Electric Corporation فعالیت میکنند. شرکتی که جورج وستینگهاوس در دهههای پایانی قرن ۱۹ بنا کرد، پس از یک قرن فعالیت مجبور به تجزیه شد و امروز بخشهای گوناگون آن، تحت مالکیت برندهای دیگر قرار دارند. خرید شبکهی تلویزیونی CBS یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ وستینگهاوس بود که آنها را علاوه بر صنعت برق، در رسانه هم مشهور کرد. البته این خرید طولی نینجامید و سرنوشت وستینگهاوس به خریده شدن توسط Viacom ختم شد.
امروز برند وستینگهاوس تحت مالکیت شرکتی بهنام Westinghouse Licensing Corporation قرار دارد که آن هم زیرمجموعهای از ViacomCBS است. یکی از مهمترین بخشهای فعالیت این شرکت آمریکایی نیز زیرمجموعهی نیروگاههای هستهای بود که در سال ۱۹۹۹ تحت عنوان شرکت جدیدی بهنام Westinghouse Electric Company جدا و ابتدا به BNFL و سپس به توشیبا فروخته شد. زیرمجموعهی لوازم خانگی وستینگهاوس که شاید بیشترین شهرت را در میان عموم مردم داشته باشد، امروز تحت عنوان وایت-وستینگهاوس فعالیت میکند.
تاریخچه تأسیس
جورج وستینگهاوس کارآفرین و مخترع مشهور آمریکایی بود که شهرت خود را ابتدا در صنعت ریلی کسب کرد. او در ۲۲ سالگی و بدون تحصیلات رسمی، یک ترمز بادی برای قطار طراحی کرد که به جرقهی شهرت و ثروت او تبدیل شد. جورج پس از مدتی فعالیت در صنعت ریلی، متوجه ظرفیتهای بالای صنعت برق شد و برای ورود به حوزهی جدید، در سال ۱۸۸۶ شرکت وستینگهاوس را در پیتسبورگ تأسیس کرد. اولین فعالیتهای وستینگهاوس، متمرکز بر طراحی و توسعهی سیستم انتقال برق اقتصادی با استفاده از جریان متناوب (AC) بود.
سالها و دهههای ابتدایی فعالیت وستینگهاوس، با رقابت جدی و سرسختانه با پیشگام دیگر صنعت برق، توماس ادیسون همراه بود. ادیسون در آن سالها با جریان برق مستقیم (DC) شناخته میشد و بهنوعی با شرکتش، ادیسون جنرال الکتریک، در صنعت توزیع برق فرمانروایی میکرد. ادیسون تمام تلاش خود را به کار میگرفت تا مردم و سرمایهگذارها را از شرکت رقیبش دور کند. او کمپینهای تبلیغاتی عظیمی به راه انداخت تا مردم را توجیه کند که جریان برق متناوب، باعث مرگ آنها میشود.تلاشهای بسیار ادیسون برای شکست دادن وستینگهاوس و جریان برق متناوب در سالهای پایانی قرن ۱۹ با موفقیت همراه نبود. وستینگهاوس در سال ۱۸۹۱ توانست اولین سیستم توزیع برق متناوب را در آمریکا و در تلورید کلورادو راهاندازی کند. پیروزیهای بزرگ بعدی آنها، پروژههای توزیع برق در نمایشگاه جهانی شیکاگو و سیستم توزیع برق آبشارهای نیاگارا بود. یکی از افراد مهمی که در پیروزیهای وستینگهاوس بر ادیسون مؤثر بود، نیکولا تسلا نام داشت که پتنت اولین موتور برقی با جریان متناوب را بهنام خود ثبت کرده بود.
ادیسون، جنرال الکتریک و وستینگهاوس، در دههی پایانی قرن ۱۹ سرمایههای عظیمی را در جمعآوری حقوق پتنت هزینه کردند. پتنتهای در اختیار دو شرکت بهقدری زیاد و پیچیده بودند که هریک از آنها در تولید محصول جدید، همیشه از شکایت پتنتی رقیب میترسید. درنهایت دو غول آمریکایی صنعت برق در سال ۱۸۹۶ با هم به توافق رسیدند و یک هیئت مشترک مدیریت پتنت تأسیس کردند تا از درگیریهای حقوقی بهخاطر حق استفاده از پتنت، جلوگیری شود. درواقع صلح آنها یک دوقطبی بزرگ را در صنعت برق و خصوصا تجهیزات ریلی برقی ایجاد کرد که تا قرن بیستم ادامه داشت.
توافق جنرال الکتریک و ادیسون در دههی ۱۸۹۰، شروع دورانی عجیب از همکاری و رقابت بین دو غول برقی بود. ارتباط آنها در طول سالها و دههها از همکاریهای عجیب و تبانیهای غیرقانونی، تا رقابتهای شدید و ناعادلانه تغییر میکرد. بههرحال پس از مرگ دو بنیانگذار، تاحدودی ارتباط دو شرکت به تعادل رسید، اما رقابت حرفهای پیشگامان صنعت برق آمریکا تا دههها بعد ادامه داشت.
گسترش فعالیتهای مرتبط با صنعت
باوجود جدا شدن بنیانگذار از وستینگهاوس، شرکت مسیر خود را در گسترش فعالیت در صنعت برق حفظ کرد. نها در دههی ۱۹۱۰ پتنتهای متعددی را در حوزهی ارتباط بیسیم تصاحب کردند. در سال ۱۹۱۹ تفاهمامهای در حوزهی اهدای مجوزهای متقابل در صنعت رادیو بین شرکتهای بزرگ فعال آن زمان امضا شد که ورود وستینگهاوس را به صنعت تجاری رادیو ممکن کرد. از همکاران وستینگهاوس در آن تفاهمنامه میتوان به RCA، جنرال الکتریک، یونایتد فروت، AT&T و Wireless Specialty Company اشاره کرد. طبق تفاهمنامه، وستینگهاوس و جنرال الکتریک حق تولید گیرندههای رادیویی را بین خود تقسیم کردند و RCA نیز مسئولیت فروش را برعهده گرفت.
وستینگهاوس علاوه بر تولید تجهیزات رادیویی، اهمیت انتشار محتوا در پلتفرم جدید را هم درک کرده بود. آنها یکی از پیشگامان انتشار رادیویی بودند و با فعالیت جدی در این حوزه، فروش گیرندههای خود را نیز افزایش میدادند. شرکت در سال ۱۹۲۰ ایستگاه رادیویی KDKA را راهاندازی کرد که فرستندهی آن در بالای کارخانهی وستینگهاوس در پیتسبورگ قرار داشت. در سالهای بعد، ایستگاههای رادیویی متعددی توسط این شرکت راهاندازی شدند و انتشار محتوا به یکی از حوزههای اصلی فعالیت آنها تبدیل شد.
ترکیب موفقیت و شکست
سالهای پس از جنگ برای وستینگهاوس با شکست و پیروزی متناوب همراه بود. ارتباط طولانی آنها با فعالان صنعت برق و تجربهی عظیم تولید تجهیزات، منجر به ورود شرکت به صنعت برق هستهای شد. وستینگهاوس از آن زمان یکی از فعالان جدی صنعت برق هستهای محسوب میشود. آنها یکی از تأمینکنندههای اصلی تجهیزات برای ناوگان هستهای نیروی دریایی ارتش آمریکا نیز بودند. البته اولین تجربهها و تلاشهای وستینگهاوس در صنعت اتمی به سال ۱۹۳۷ و ساخت اولین خردکنندهی اتم توسط وستینگهاوس باز میگردد.
در جریان جنگ دو کره، رخداد مهمی در بخش تحقیق و توسعهی جنرال الکتریک رخ داد. مهندسان موفق به توسعهی موتور جت جریان محوری در شرکت شدند که پایههای اولیه را برای توسعهی موتورهای جت در دههی پیشرو، بنا کرد. البته توسعهی موتورهای جت با موفقیت مالی آنچنان همی همراه نبود، چون ارتش آمریکا قرارداد خود را با وستینگهاوس لغو کرد و فرصت کسب میلیونها دلار درآمد ازطریق فروش موتورهای J-40 و J-46، از بین رفت.یکی از مهمترین اشتباههای استراتژیک وستینگهاوس در سالهای رونق اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، حرکت نهچندان سریع در ورود به صنایع جانبی نظامی بود. آنها از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ در رتبهی ۲۵ بزرگترین پیمانکارهای نظامی آمریکا بودند، درحالیکه رقیب اصلی، جنرال الکتریک، در رتبهی سوم قرار داشت. مشکل بزرگ دیگر، بازاریابی ضعیف وستینگهاوس در بازار لوازم خانگی بود که باعث از دست رفتن پیشگامی در صنعت مذکور شد و جنرال الکتریک، باز هم آنها را شکست داد.
تغییر مداوم زیرساخت
وستینگهاوس تحت مدیریت برنهام تاحدودی توانست از بحرانهای میانهی قرن بیستم فرار کند. آنها در سال ۱۹۶۴ رکورد فروش ۲/۱ میلیارد دلاری را ثبت کردند، اما باز هم سودآوری در حد پایینی قرار داشت و سیستم مالی شرکت هنوز متأثر از کاهش قیمت در خطوط اصلی تولید بود. در سال ۱۹۶۶، سود خالص وستینگهاوس به ۱۱۹/۷ میلیون دلار رسید که افزایش سهبرابری را نسبت به سال ۱۹۶۳ نشان میداد. تا پایان دههی ۱۹۶۰، چشمانداز مالی شرکت رشد قابلتوجهی کرده بود و برنهام بهعنوان یک قهرمان ملی در حوزهی کسبوکار آمریکا شناخته میشد.
برنهام در سال ۱۹۷۴ بازنشسته شد. در آن زمان باوجود رشد مناسبی که در وستینگهاوس به جریان افتاده بود، هنوز مشکلاتی عمیق، برند آمریکایی را تحت فشار قرار میداد.
سیستم غیر متمرکزسازی شرکت به مدیران در بخشهای گوناگون امکان داده بود تا منابع وستینگهاوس را تا مرز نهایی مصرف کنند.مهمترین رخداد ابتدایی که برای مدیریت کربی پیش آمد، نتیجهی تصمیمی بود که در ابتدای دههی ۱۹۶۰ در وستینگهاوس گرفته شد. برند آمریکایی در آن زمان متعهد به تأمین اورانیم شده بود. آنها به شرکتهای خریدار رآکتورهای وستینگهاوس قول دادند که در دورهای ۲۰ ساله، ۶۵ میلیون پوند کنستانترهی اورانیم را بهقیمت میانگین ۹/۵ دلار برای هر پوند، عرضه کنند. قیمت اورانیم در سال ۱۹۷۳ بهشدت افزایش یافت و به ۴۰ دلار در پوند رسید. وستینگهاوس وارد بحران جدیدی شد و توانایی تأمین هزینه برای خرید اورانیم مورد نیاز را نداشت.
۲۷ شرکت و سازمان هستهای، خریدار رآکتورهای وستینگهاوس بودند. آنها از برند آمریکایی شکایت کردند و پیگیر قراردادهای قدیمی خود شدند. شکایتهای مذکور، دو میلیارد دلار هزینه به وستینگهاوس تحمیل کرد که بهاندازهی کل ارزش دارایی سهامداران بود. آخرین شکایت حقوقی در سال ۱۹۸۰ و با پرداخت ۹۵۰ میلیون دلار خسارت حلوفصل شد. وستینگهاوس برای جبران بخشی از خسارت، از تولیدکنندههای اورانیم شکایت و آنها را متهم به تشکیل کارتل و افزایش عمدی قیمت این مادهی باارزش کرد. برخی از شکایتها در دادگاه پذیرفته نشدند، اما برخی دیگر کمی درآمد برای وستینگهاوس بههمراه داشت.
تجزیه و وضعیت کنونی برند وستینگهاوس
پس از عبور از میانهی دههی ۱۹۹۰، تغییراتی عظیم در زیرساخت وستینگهاوس رخ داد. برند باسابقهی آمریکایی که در آن زمان با نام وستینگهاوس الکتریک فعالیت میکرد، در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت تا با فروش سهم عمدهای از زیرمجموعههای خود، تمرکز بیشتری روی صنعت رسانه داشته باشد. آنها با خرید CBS، بهنوعی به یک شرکت ارتباطی و رسانهای تبدیل شدند و حتی نام خود را به CBS Corporation تغییر دادند.
پس از تغییر ساختار و تمرکز روی صنعت رسانه، بخشهای اصلی و درآمدزای وستینگهاوس نیز بهمرور تجزیه شدند. زیرمجموغعی بزرگ تجهیزات تأمین برق، در سال ۱۹۹۸ به زیمنس فروخته شد. یک سال بعد، کسبوکار هستهای که از باسابقهترین منابع درآمدی و البته چالشی وستینگهاوس بود، به British Nuclear Fuels Limited یا BNFL واگذار شد. سال ۱۹۹۹، بهنوعی مرگ شرکت اصلی وستینگهاوس را رقم زد چون CBS به Viacom فروخته شد و تغییرات عظیمی در ساختارها رخ داد. البته باقیماندههای شرکت با تمرکز فعالیت در بخش اعطا و فروش مجوز، هنوز بهنام Westinghouse Electric Corporation فعال هستند که زیرمجموعهی از غول رسانهای ViacomCBS محسوب میشود.
کسبوکار هستهای وستینگهاوس پس از فروش به BNFL بهنام Westinghouse Electric Company به کار ادامه داد. شرکت بریتانیای در سال ۲۰۰۵ تصمیم به فروش زیرمجموعه گرفت و ارزش دو میلیارد دلاری را برای آن پیشنهاد داد. شرکتهای متعدد ازجمله توشیبا و جنرال الکتریک و میتسوبیشی برای خرید اعلام آمادگی و تمایل کردند. در سال ۲۰۰۶ تاحدودی فروش شرکت به توشیبا تأیید شده بود و ارزش ۵/۴ میلیارد دلاری برای آن عنوان میشد.
خلاقیت در بازاریابی چیست؟ چه چیز بازاریابی را خلاق میکند؟ این مفهوم بیشتر تخیل است یا نوآوری؟ بازاریاب خلاق بیشتر هنرمند است یا کارآفرین؟ ازنظر تاریخی، اصطلاح «خلاقیت در بازاریابی» در کنار کلمات و تصویرهای کمپینهای تبلیغاتی آمده است، ولی بازاریابی مثل دیگر عملکردهای شرکتها پیچیدهتر شده است. لازم است بازاریابان بر تحلیل داده، تجربۀ مشتری و طراحی محصول مسلط باشند. آیا این نقشهای متغیر، نیازمند روش تازهای برای فکر کردن دربارۀ بازاریابیاند؟
مدیران بازاریابی بر اساس دانش و تجربهای که دارند، پنج نکته را برای ایجاد خلاقیت در بازاریابی بیان میکنند:
۱٫ همراه مشتری خلق کنید، نه فقط برای مشتری
همه دوست دارند از «مشتریمدار» بودن سخن بگویند. امروز مشتریان فقط مشتری نیستند؛ خالق هم هستند؛ یعنی محتوا و ایده تدوین میکنند و درست کنار شما با چالشها روبهرو میشوند. خلاقیت در بازاریابی، به کار مستمر با مشتریان نیاز دارد. بازاریابان باید برای توسعۀ سود شرکت خود تجربههای آنان را با تلاش خود درهم بیامیزند.
مثلاً تیم بازاریابی شرکت مشاوره کسبوکار «اینتوئیت» با خود اشتغالها (فریلنسرها) در خانهها و دفترهایشان ارتباط برقرار کرده تا با دنیای مشتری بیشتر درگیر شود. در این تحقیق، مسئلۀ ردیابی کیلومتر پیموده شده به ازای سوخت وسیلۀ نقلیه شناسایی شد. بر مبنای این یافتههای بازاریابی، اینتوئیت ویژگی جدیدی را در اپلیکیشن خود ایجاد کرد که دادههای موقعیت، نقشههای گوگل و تقویم کاربر را ترکیب میکند تا بهطور خودکار کیلومتر را ردیابی و مالیاتبندی آخر سال را ساده کند.
بروکِید که یکی از تأمینکنندگان راهکارهای داده و شبکه است با شناسایی ۲۰۰ مشتری بزرگش برنامۀ «اول، مشتری» را ایجاد کرد که ۸۰% فروششان را شامل میشود. این شرکت ضمن کار با این مشتریان، میزان توقع و حوزههای قوت و ضعفشان را شناسایی کرد.
سپس نوبت کار با تیمهای فروش بود. بروکید بستههای سفارشی را ایجاد کرد و بهوسیله تیمهای فروش تحویل مشتریان داد. در مرحله بعد از مشتریان خواست تا نظرشان را درباره درصد پیشرفت هدفها گزارش دهند. نتیجه چگونه بود؟ امتیاز NPS (شاخص وفاداری مشتریان و توصیه پذیری برند) بروکید در ۱۸ ماه از ۵۰ (که در درجه بهترین بود) به ۶۲ (یکی از بالاترین امتیازها در کسبوکارهای B2B که تاکنون ثبتشده است) رسید.
۲٫ خلاقیت در بازاریابی یعنی سرمایهگذاری در تجربۀ انتها به انتها
هر بازاریاب معتقد است که تجربه مشتری مهم است، اما بیشتر بازاریابان فقط روی بخشهای خاصی از آن تجربه تمرکز میکنند. بازاریابهای خلاق، با نگاهی عمیقتر و بهکل تجربه مشتری از انتها تا انتها توجه میکنند. این مسئله شامل محصول، فرایند خرید، امکان ارائه پشتیبانی و روابط مشتری با گذشت زمان است. این امر به زمان و منابع نیاز دارد.
کایزر پرماننته (یکی از کنسرسیومهای آمریکایی در زمینه پزشکی) معتقد است هرچه مراقبتهای بهداشتی مشتریگرا بیشتر میشود، تجربه دیجیتال به یک تمایزدهنده اصلی تبدیل خواهد شد. تیم بازاریابی این شرکت، یک برنامه خوشآمدگویی را برای کمک به بهبود تجربه اعضای جدید برنامه ایجاد کرده است. اعضا درباره نحوه ثبتنام در پورتال بهعنوان عضو آنلاین راهنمایی میشوند.
این پورتال امکان دسترسی به ایمیل پزشک، امکان تجدید نسخههای مجدد و قرار ملاقاتها را فراهم میکند. برنامه استقبال، نیازمند هماهنگی با بسیاری از زمینههای تجارت است. با اجرای این برنامه، حدود ۶۰٪ اعضای جدید طی شش ماه اول ثبتنام میکنند. این اعضا، ۲٫۶ برابر بیشتر احتمال دارد که تا دو سال بعد در کایزر پرماننته بمانند.
مانند بسیاری از خردهفروشان، میسی بهطور سنتی ۸۵ درصد از بودجه بازاریابی خود را صرف پیشبرد فروش کرده است. بااینحال، اخیراً آنها با رویکردی کلگراتر، روی ارزش عمر مشتریان و سودآورترین بخش آنها یعنی کسانی که برای کالاهای مد روز هزینههای فراوانی میکنند، تمرکز کردهاند. میسی متریک اندازهگیری در بازاریابی را تغییر داده است. آنها بهجای اندازهگیری اثربخشی هر پیام بازاریابی در هرروز، میزان درگیر شدن هر مشتری را در طول زمان و پلتفرم میسنجند. نتایج چگونه بود؟ در سال گذشته، مشتریان در بخش دهکهای بالا، درگیرشدن دیجیتال را ۱۵٪، خرید چندمحصولی را ۱۱٪ و فروش را ۸٪ افزایش دادند.
۳٫ برای خلاقیت در بازاریابی هرکسی را به مدافع تبدیل کنید
در مسیر خلاقیت در بازاریابی، بازاریابها دیگر نمیتوانند فقط با رسانههای پولی و روابط عمومی به هدف خود یعنی آگاهی و اعتبار برسند. مردم، خود یک کانال جدیدند. با هرکس طوری رفتار کنید گویی امتداد تیم بازاریابی شماست: کارمندان، شریکان و حتی مشتریان.
پلام ارگانیکز به هر یک از کارمندانش کارتهای ویزیتی همراه بن میدهد. همۀ کارمندان موقع خرید تشویق میشوند مشتریانی را که وسایل و تجهیزات نوزاد میخرند را زیر نظر بگیرند و در وقت مناسب، با خریداران دربارۀ غذای نوزاد گفتوگو کنند و برای نشان دادن قدردانی شرکت از آنان، کارت ویزیتی با بن محصولات رایگان به ایشان میدهند.
برای اکوئینیکس بهعنوان یک ارائهدهنده سرویس اینترنت و پایگاه داده، نظرسنجیها نشان داد که یکسوم از کارمندان، چشمانداز و رویای شرکت را نمیدانند. شرکت برنامۀ داخلی «سفیر» را برای بیش از ۶۰۰۰ کارمندش توضیح داد. این برنامه در زمینه آموزش، فرهنگ شرکت، محصولات و خدمات آن، ابزارهایی را در اختیار کارمندان سطوح گوناگون قرار میدهد تا به کمک آن نیازهای مشتریان را برطرف کنند. بیش از ۲۰% کارمندان در چند ماه اول برنامه، بهصورت آنلاین یا در کارگاهها آموزش دیدند. بهاینترتیب استقبال کارکنان از برنامههای مربوط به سرنخهای فروش و داوطلبی شغل به ترتیب ۴۳٪ و ۱۹٪ افزایش داشته است.
اُلدنیوی یکی از فروشندگان پوشاک در آمریکا، بهطور سنتی بودجۀ رسانهای خود را به تلویزیون، بهویژه درزمینهٔ بازگشایی مدرسهها اختصاص داده است؛ هرچند در چند سال گذشته، آنها بر محتوای دیجیتال نیز تمرکز کردهاند تا کودکان را دربارۀ تجربههای مثبت زندگی و درمیانگذاشتن آن مشارکت دهند.
با این رویکرد جدید، هشتگ رقابت دستۀ من (#MySquadContest) سبب شد تا ۳۲۰۰۰ کودک «دستههای» دوستانشان را به اشتراک بگذارند تا شانس خود را برای بردن جایزه «روزی حماسی با اینفلوئنسر محبوبشان» امتحان کنند. این کار ۳ میلیون بازدید ویدئویی و ۶۰% افزایش در مکالمههای اجتماعی دربارۀ اُلد نیوی و ۶۰۰% افزایش احتمال توصیۀ اُلد نیوی را به دوستان ایجاد کرد (نسبت به آنهایی که فقط آگهیهای تلویزیون را میدیدند).
۴٫ خلاقیت در بازاریابی را اندازهگیری کنید
قابلاندازهگیری بودن مشارکت دیجیتال یعنی اکنون میتوانیم دقیق بدانیم چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند. این کار به بازاریابان فرصت میدهد موقعیت و پیشرفت خود را اندازه بگیرند و به روشهای جدید مدیریتی رویآورند. درگذشته، بازاریابی با پایبند بودن به بودجهها و بردن جایزههای خلاق، موفقیت را اندازه میگرفت. امروزه با امکان اندازه-گیری دادهها و تنظیم راهبردها در زمان واقعی، بازاریابی میتواند ارزش خود را در رونق کسبوکار به همه ثابت کند.
سیسکو (شرکت فعال درزمینهٔ تولید و فروش تجهیزات شبکه و ارتباطات) روندی را بهصورت آنلاین و بهطور واقعی به وجود آورده است که تمام سازمان بازاریابی میتواند عملکرد خود را ببیند. تیم رهبری یک ارزیابی هفتگی با این موضوع ایجاد کرد: «کاری که انجام میدهیم، جواب میدهد یا نه؟» این تحلیل میتواند در طرحهای دیجیتال، جغرافیاها، کانالها یا حتی بخشهای محتوایی جدا انجام شود و نتیجهاش توانایی تنظیم و تخصیص سریع منابع است.
زد اسکالر که شرکتی درزمینهٔ ایجاد بستری امنیتی برای کسبوکارهاست، دفتر مدیریت ارزشی را ایجاد کرده است. این دفتر به هر یک از مشتریان کمک میکند هدفهای تجاری منحصربهفردشان را که با کسبوکار زد اسکالر مرتبط است، تعریف، اندازهگیری و ردیابی کنند. زد اسکالر و مشتریانش همدیگر را مسئول نتایج خاص، قابلاندازهگیری و بر اساس زمان میدانند.
اُپن تیبل (شرکتی در زمینه رزرواسیون آنلاین خدمات رستورانی) اپلیکیشنی راهاندازی کرده است تا رستورانها از دادههایی که با سامانۀ رزروشان جمع میکردهاند بهتر استفاده کنند. رستوراندارها حالا میتوانند از گوشیهای هوشمندشان کسبوکار خود را مدیریت کنند.
آنها با این روش بهآسانی میتوانند به پرسشهایی مانند «شیفت آخرتان چطور بود؟» پاسخ دهند. اپلیکیشن طراحیشده می-تواند به صاحبان رستورانها بگوید آیا رزروها کماند که در این صورت سریع میتوانند برای افزایش رزرو آن روز کمپینهای بازاریابی را فعال کنند. بیش از ۵۰% مشتریان رستوران در سرویس اُپن تیبل اکنون از این اپلیکیشن استفاده میکنند.
۵٫ برای خلاقیت در بازاریابی باید مثل استارتاپها فکر کنید
در گذشته، بازاریابان لازم بود مدیران مؤثری باشند، پیشاپیش بهخوبی هدفها را تعیین و در محدودۀ بودجه تعیینشده کار کنند تا به آن هدفها برسند. امروزه بازاریابان خلاق باید بیشتر مثل کارآفرینان عمل کنند تا «تناسب محصول/بازار» حفظ شود.
استارتاپ چکر، روندی را نشان میدهد که بهویژه در سانفرانسیسکو آن را بیشتر میبینیم. بازاریابان چکر روشهای کاری کارآفرینان مانند استارت آپ های ناب و چابک را اتخاذ میکنند. آنها نتایج دلخواه خود را از طریق تاکتیکهای سنتی فروش و بازاریابی (مانند توسعه بازار و محصول) به دست نمیآورند.
آنها فهمیدهاند که باید به بازاریابی به چشم چیزی فراتر از ترویج محصول فعلی نگاه کنند. بازاریابان چکر با پذیرش روش چابک و آزمونوخطا در پذیرش مشتریان، ضمن همکاری با بخش مهندسی و بازنگری در محصول، توانستند MVP=Minimum Viable Product یا کمینه محصول پذیرفتنی خود را برای خریداران جدید به بازار بیاورند. نتیجۀ این رویکرد یکپارچه سبب شد تا شرکت در اوایل سال ۲۰۱۷ به برخی اهداف مالیش دست پیدا کند.
تغییرات رفتار مشتریان، فناوری و رسانه، ذات خلاقیت را در بازاریابی بازتعریف میکنند. موفقیت در بازاریابی، ناشی از ورودیها نیست؛ خواه این ورودیها کیفیت بخشی از محتوا باشد یا کیفیت کمپین تبلیغاتی. موفقیت بازاریابی وابسته به ارزش خروجیهایی است که ایجاد میکند؛ خروجیهایی مانند درآمد، وفاداری و هواداری مشتریان. بازاریابان گذشته مثل هنرمندان، مدیران و مروجان فکر میکردند. پس بازاریابان امروز باید خودشان را مجبور کنند بیشتر مانند نوآوران و کارآفرینان فکر کنند تا به نتیجههای بهتری دست یابند.
نهایی کردن فروش مرحله بسیار مهمی در کسبوکار شماست. اگر از اکثر مردم بپرسید که چه فعالیتی، بیشتر آنها را به فروش نزدیک میسازد، حدس میزنم که بسیاری از آنها بهصورت یکسان پاسخ خواهند داد: نهایی کردن فروش یا امضای قرارداد و جای تعجب نخواهد بود.
این موضوع قابلمشاهدهترین بخش روند فروش است. همه ما در یکزمان یا زمانی دیگر فروشی را قطعی کردهایم؛ خواه یک جاروبرقی جدید بخریم یا اینکه یک لارجت تازه بگیریم، اما برای دفعات بعد، هیچچیز جذابی درباره تماسهای اکتشافی یا مشترییابی وجود ندارد، اما فیلمهایی مانند: اتاق بخار، گرگ والاستریت و گلن گری گلن راس (متأسفانه)، از فروشندگان سمج و پرخاشگر بهعنوان بارانسازان (کارگزاران) تجلیل کردهاند.
بااینحال، نهایی کردن فروش واقعی شامل شکوه بسیار کمتر، شرایط محیطی، استراتژی کسب و کار و صبوری بیشتر است. عادات زیر همان چیزی است که قطعی کنندگان فروش موفق و واقعی برای ایجاد مشاغل جدید به آن متکی هستند.
نهایی کردن فروش چیست؟
- آنها میدانند که نهایی کردن فروش درست در ابتدای فروش آغاز میشود.
- آنها میدانند که نهایی کردن فروش دوطرفه است.
- آنها ضرورت واقعی ایجاد میکنند.
- آنها در هر مرحله قبل از حرکت به مرحله بعدی خرید میکنند.
- آنها معیارهای تصمیمگیری مشتری بالقوهشان را زود تعریف میکنند.
- آنها فرآیند خرید مشتری بالقوهشان را تعریف میکنند.
- آنها قبل از شروع مذاکره، همه ذینفعان را وارد میکنند.
- آنها میدانند چه زمانی برای تجارت درخواست دهند.
- آنها حد سودآوریشان را میدانند.
- آنها چندین بار در طی فرآیند فروش ، فروش را قطعی میکنند.
۱٫ آنها میدانند که نهایی کردن فروش ، درست در آغاز فروش شروع میشود
قطعی کنندگان فروش، خوب میدانند که روند بازاریابی و فروش فقط شامل قطعی کردن نمیشود. شما از اولین مکالمه با آنها در حال قطعی کردن مشتری بالقوهتان هستید. قطعی کنندگان فروش بزرگ، با درک اهداف، برنامهها و چالشهای خریداران خود، قادر بهقرار دادن محصولاتشان به شیوهای که از روز اول قانع-کنندهترین از دید خریداران باشد، خواهند بود.
الو برند بزرگترین و معتبرترین سایت واگذاری برند در ایران ، خرید برند آماده طبقه مواد غذایی ، خرید برند فروشی ، فروش برند آماده ، برند آماده واگذاری ، نام تجاری برای فروش ، برند فروشی ، برند مواد غذایی آماده ، برند برای خرید ، خرید برند شوینده ، خرید برند آرایشی ، برند اماده انتقال برای ارتباط با مشاوران مجموعه با ما در ارتباط باشید …..
قطعی کنندگان فروش بزرگ از اولین تماسشان قصد دارند، اطلاعاتی را که به آنها خواهد گفت، آیا مشتری بالقوه مربوطه ارزش کار با آن را دارد یا نه کشف میکنند. آنها اطلاعات را هدر نمیدهند و در آرزوی اینکه مشتری بالقوه گازشان بگیرد نیستند. در عوض، آنها با مشتری بالقوه خودشان کار میکنند تا مطمئن شوند که فروش، پایاپای خواهد بود، وقتی زمانش رسید که در مورد قیمتگذاری و اجرای آن صحبت کنند. آنها پیشاپیش تمام زمینههای لازم برای ایجاد توصیه قانعکننده ازآنچه برای خریدارانشان بهتر خواهد بود را دارند.
۳٫ اضطراری اصیل و طبیعی ایجاد میکنند
فروشندگانی که با اطمینان برنده میشوند، هرگز به قول تخفیف برای پایان دادن به معامله تکیه نمیکنند. آنها میدانند که قیمت هرگز نباید دلیل اصلی خرید در حال حاضر، برخلاف هفته یا ماه یا سال آینده باشد. در عوض، آنها یک مسئله فشاری یا قانونی یا فرصتی مرتبط با محصولاتشان را مییابند.
آنها از قبل به مشتری بالقوهشان، با درک اینکه نفع او در خرید هرچه سریعتر است، کمک کردهاند. آنها میتوانند با او جهت مشخص کردن شرایط دقیق، کار کنند.
۴٫ آنها در هر مرحله، قبل از حرکت به مرحله بعدی، خرید میکنند
آنها برای نهایی کردن فروش بزرگ، هرگز با ساختن فرضیات وقت خود را تلف نمیکنند. در هر مرحله از روند فروش، آنها بررسی میکنند تا قبل از انتقال به بحثی دیگر، از تطابق با مشتری احتمالیشان اطمینان حاصل کنند. بهاینترتیب، نهایی کردن فروشنهایی- درخواست برای تجارت- احتمالاً نتیجه مثبتی خواهد داشت و به قدم طبیعی بعدی در این فرآیند تبدیل میشود.
۵٫ معیارهای تصمیمگیری، مشتریان بالقوه را خیلی زود مشخص میکنند
غافلگیریها بهندرت چیز خوبی درفروش هستند؛ زیرا آنها غالباً نتیجه اعتبار آزمایی ناکافی میباشند. برای نهایی کردن فروش ، درک مشتری عامل بسیار پراهمیتی است؛ بنابراین آنها میتوانند در طی مراحل فروش در این مناطق، ارزش ایجاد کنند. آنها هرگز به آنچه معتقدند پایان روند فروش است نمیرسند و ناگهان میآموزند که خریدار سه نگرانی اساسی دارد که هرگز به آنها پرداخته نشده است.
۶٫ فرآیند خرید مشتری بالقوه را خیلی زود مشخص میکنند
آیا یکروند بررسی قانونی وجود دارد که یک یا دو هفته به مراحل فروش اضافه کند؟ آیا مشتری احتمالی شما به ارزیابی تعداد معینی از فروشندگان (همانطور که اغلب آژانسهای دولتی هستند) نیاز دارد؟ آیا دیگر الزامات روندهای خرید که نیازمند ورودی از شما باشد، وجود دارند؟
قطعی گرانفروش این مراحل را بهمحض مناسب شدن، تعریف میکنند؛ بنابراین آنها میتوانند بهدرستی برای یکروند خرید آماده شوند و معامله را بهصورت کارآمد ادامه دهند.
۷ . تمامی ذینفعان را قبل از شروع مذاکره گرد میآورند
هیچچیز بدتر از این نیست که فکر کنید معامله در اختیار شماست و برای مذاکره نشسته باشید، سپس با یک ذینفع ناشناس سابق که اعتراضات اساسی برای رفع کردن دارد، روبرو شوید. برای جلوگیری از این اتفاق، در پایان هر مکالمه فروش، بپرسید:
چه فرد دیگری در این تصمیم که باید در تماس بعدی ما باشد، درگیر است؟ اگرچه معقول نیست که کل گروه اجرایی را در اولین جلسه بیاورید. آنها مطمئناً باید در طی پیشرفت معامله وارد شوند؛ بنابراین شما ناگهان با پنج دیدگاه متفاوت که متوجه نشدهاید باید در ساعت یازدهم جایگزین شوند، روبرو نخواهید شد.
۸٫ آنها میدانند چه زمانی برای تجارت اقدام کنند
نهایی کردن فروش، بخشی متمایز از مراحل فروش نیست، اما شما هنوز باید درباره آن فعال و مشتاق باشید. وقتی همه درخواستهای مشتری بالقوهتان برآورده شد، زمان آن است که آن را روی میز بگذارید و از مشتریان بالقوهتان بپرسید: آیا آنها آماده خرید هستند؟
۹ .حد نهایی ترک مذاکره را میدانند
هر مشتری بالقوه میخواهد محصول را با کمترین هزینه ممکن به دست آورد و هر نماینده فروش میخواهد محصول را با کمترین تخفیف ممکن بفروشد، اما بیشتر آنها جایی که حد وسط باشد خوشحال هستند. بااینوجود، در پایان ماه یا فصل، نمایندگان فروش، تحت تأثیر استرس برای پاسخگویی یا سهمیه بیشتر هستند و میتوانند در دام این تفکر که هر معاملهای را میتوانند انجام دهند، بیفتند.
مهم است که به یاد داشته باشید در یک مقطع خاص، درد تحقق یک معامله از سود حاصله آن بیشتر خواهد بود. آیا مشتری بالقوهتان تقاضای تخفیف زیاد و غیرمنطقی یا شرایط اجرای غیرواقعی یا چیز دیگری که برای شرکت شما منفی مطلق باشد را دارد؟ شما میدانید چه زمانی باید صحبت کنید و چه زمانی باید فرار کنید؟
۱۰٫ آنها چندین زمان در طی فرآیند فروش، فروش را قطعی میکنند
قطعیگران فروش میدانند که شما فقط یکبار قطعی نمیشوید. هر مکالمهای که شما با مشتری بالقوهتان دارید باید شامل درخواست شما برای برخی قطعی کردنهای کوچک باشد؛ خواه آن تقاضای تماس تلفنی مجدد، یک جلسه یا یکقدم باشد. شما باید قطعی کردن را در هرلحظه از ارتباط با مشتری بالقوهتان در طی مراحل فروش، داشته باشید.
نهایی کردن فروش مرحله بسیار مهمی در کسبوکار شماست. اگر از اکثر مردم بپرسید که چه فعالیتی، بیشتر آنها را به فروش نزدیک میسازد، حدس میزنم که بسیاری از آنها بهصورت یکسان پاسخ خواهند داد: نهایی کردن فروش یا امضای قرارداد و جای تعجب نخواهد بود.
این موضوع قابلمشاهدهترین بخش روند فروش است. همه ما در یکزمان یا زمانی دیگر فروشی را قطعی کردهایم؛ خواه یک جاروبرقی جدید بخریم یا اینکه یک لارجت تازه بگیریم، اما برای دفعات بعد، هیچچیز جذابی درباره تماسهای اکتشافی یا مشترییابی وجود ندارد، اما فیلمهایی مانند: اتاق بخار، گرگ والاستریت و گلن گری گلن راس (متأسفانه)، از فروشندگان سمج و پرخاشگر بهعنوان بارانسازان (کارگزاران) تجلیل کردهاند.
بااینحال، نهایی کردن فروش واقعی شامل شکوه بسیار کمتر، شرایط محیطی، استراتژی کسب و کار و صبوری بیشتر است. عادات زیر همان چیزی است که قطعی کنندگان فروش موفق و واقعی برای ایجاد مشاغل جدید به آن متکی هستند.
نهایی کردن فروش چیست؟
- آنها میدانند که نهایی کردن فروش درست در ابتدای فروش آغاز میشود.
- آنها میدانند که نهایی کردن فروش دوطرفه است.
- آنها ضرورت واقعی ایجاد میکنند.
- آنها در هر مرحله قبل از حرکت به مرحله بعدی خرید میکنند.
- آنها معیارهای تصمیمگیری مشتری بالقوهشان را زود تعریف میکنند.
- آنها فرآیند خرید مشتری بالقوهشان را تعریف میکنند.
- آنها قبل از شروع مذاکره، همه ذینفعان را وارد میکنند.
- آنها میدانند چه زمانی برای تجارت درخواست دهند.
- آنها حد سودآوریشان را میدانند.
- آنها چندین بار در طی فرآیند فروش ، فروش را قطعی میکنند.
۱٫ آنها میدانند که نهایی کردن فروش ، درست در آغاز فروش شروع میشود
قطعی کنندگان فروش، خوب میدانند که روند بازاریابی و فروش فقط شامل قطعی کردن نمیشود. شما از اولین مکالمه با آنها در حال قطعی کردن مشتری بالقوهتان هستید. قطعی کنندگان فروش بزرگ، با درک اهداف، برنامهها و چالشهای خریداران خود، قادر بهقرار دادن محصولاتشان به شیوهای که از روز اول قانع-کنندهترین از دید خریداران باشد، خواهند بود.
۲٫ می دانند نهایی کردن فروش دو طرفه است
قطعی کنندگان فروش بزرگ از اولین تماسشان قصد دارند، اطلاعاتی را که به آنها خواهد گفت، آیا مشتری بالقوه مربوطه ارزش کار با آن را دارد یا نه کشف میکنند. آنها اطلاعات را هدر نمیدهند و در آرزوی اینکه مشتری بالقوه گازشان بگیرد نیستند. در عوض، آنها با مشتری بالقوه خودشان کار میکنند تا مطمئن شوند که فروش، پایاپای خواهد بود، وقتی زمانش رسید که در مورد قیمتگذاری و اجرای آن صحبت کنند. آنها پیشاپیش تمام زمینههای لازم برای ایجاد توصیه قانعکننده ازآنچه برای خریدارانشان بهتر خواهد بود را دارند.
۳٫ اضطراری اصیل و طبیعی ایجاد میکنند
فروشندگانی که با اطمینان برنده میشوند، هرگز به قول تخفیف برای پایان دادن به معامله تکیه نمیکنند. آنها میدانند که قیمت هرگز نباید دلیل اصلی خرید در حال حاضر، برخلاف هفته یا ماه یا سال آینده باشد. در عوض، آنها یک مسئله فشاری یا قانونی یا فرصتی مرتبط با محصولاتشان را مییابند.
آنها از قبل به مشتری بالقوهشان، با درک اینکه نفع او در خرید هرچه سریعتر است، کمک کردهاند. آنها میتوانند با او جهت مشخص کردن شرایط دقیق، کار کنند.
۴٫ آنها در هر مرحله، قبل از حرکت به مرحله بعدی، خرید میکنند
آنها برای نهایی کردن فروش بزرگ، هرگز با ساختن فرضیات وقت خود را تلف نمیکنند. در هر مرحله از روند فروش، آنها بررسی میکنند تا قبل از انتقال به بحثی دیگر، از تطابق با مشتری احتمالیشان اطمینان حاصل کنند. بهاینترتیب، نهایی کردن فروشنهایی- درخواست برای تجارت- احتمالاً نتیجه مثبتی خواهد داشت و به قدم طبیعی بعدی در این فرآیند تبدیل میشود.
۵٫ معیارهای تصمیمگیری، مشتریان بالقوه را خیلی زود مشخص میکنند
غافلگیریها بهندرت چیز خوبی درفروش هستند؛ زیرا آنها غالباً نتیجه اعتبار آزمایی ناکافی میباشند. برای نهایی کردن فروش ، درک مشتری عامل بسیار پراهمیتی است؛ بنابراین آنها میتوانند در طی مراحل فروش در این مناطق، ارزش ایجاد کنند. آنها هرگز به آنچه معتقدند پایان روند فروش است نمیرسند و ناگهان میآموزند که خریدار سه نگرانی اساسی دارد که هرگز به آنها پرداخته نشده است.
۶٫ فرآیند خرید مشتری بالقوه را خیلی زود مشخص میکنند
آیا یکروند بررسی قانونی وجود دارد که یک یا دو هفته به مراحل فروش اضافه کند؟ آیا مشتری احتمالی شما به ارزیابی تعداد معینی از فروشندگان (همانطور که اغلب آژانسهای دولتی هستند) نیاز دارد؟ آیا دیگر الزامات روندهای خرید که نیازمند ورودی از شما باشد، وجود دارند؟
قطعی گرانفروش این مراحل را بهمحض مناسب شدن، تعریف میکنند؛ بنابراین آنها میتوانند بهدرستی برای یکروند خرید آماده شوند و معامله را بهصورت کارآمد ادامه دهند.
۷ . تمامی ذینفعان را قبل از شروع مذاکره گرد میآورند\
هیچچیز بدتر از این نیست که فکر کنید معامله در اختیار شماست و برای مذاکره نشسته باشید، سپس با یک ذینفع ناشناس سابق که اعتراضات اساسی برای رفع کردن دارد، روبرو شوید. برای جلوگیری از این اتفاق، در پایان هر مکالمه فروش، بپرسید:
چه فرد دیگری در این تصمیم که باید در تماس بعدی ما باشد، درگیر است؟ اگرچه معقول نیست که کل گروه اجرایی را در اولین جلسه بیاورید. آنها مطمئناً باید در طی پیشرفت معامله وارد شوند؛ بنابراین شما ناگهان با پنج دیدگاه متفاوت که متوجه نشدهاید باید در ساعت یازدهم جایگزین شوند، روبرو نخواهید شد.
۸٫ آنها میدانند چه زمانی برای تجارت اقدام کنند
نهایی کردن فروش، بخشی متمایز از مراحل فروش نیست، اما شما هنوز باید درباره آن فعال و مشتاق باشید. وقتی همه درخواستهای مشتری بالقوهتان برآورده شد، زمان آن است که آن را روی میز بگذارید و از مشتریان بالقوهتان بپرسید: آیا آنها آماده خرید هستند؟
۹ .حد نهایی ترک مذاکره را میدانند
هر مشتری بالقوه میخواهد محصول را با کمترین هزینه ممکن به دست آورد و هر نماینده فروش میخواهد محصول را با کمترین تخفیف ممکن بفروشد، اما بیشتر آنها جایی که حد وسط باشد خوشحال هستند. بااینوجود، در پایان ماه یا فصل، نمایندگان فروش، تحت تأثیر استرس برای پاسخگویی یا سهمیه بیشتر هستند و میتوانند در دام این تفکر که هر معاملهای را میتوانند انجام دهند، بیفتند.
مهم است که به یاد داشته باشید در یک مقطع خاص، درد تحقق یک معامله از سود حاصله آن بیشتر خواهد بود. آیا مشتری بالقوهتان تقاضای تخفیف زیاد و غیرمنطقی یا شرایط اجرای غیرواقعی یا چیز دیگری که برای شرکت شما منفی مطلق باشد را دارد؟ شما میدانید چه زمانی باید صحبت کنید و چه زمانی باید فرار کنید؟
۱۰٫ آنها چندین زمان در طی فرآیند فروش، فروش را قطعی میکنند
قطعیگران فروش میدانند که شما فقط یکبار قطعی نمیشوید. هر مکالمهای که شما با مشتری بالقوهتان دارید باید شامل درخواست شما برای برخی قطعی کردنهای کوچک باشد؛ خواه آن تقاضای تماس تلفنی مجدد، یک جلسه یا یکقدم باشد. شما باید قطعی کردن را در هرلحظه از ارتباط با مشتری بالقوهتان در طی مراحل فروش، داشته باشید.